اختلال دو قطبى نوع یک

اختلال دو قطبى نوع یک
نویسنده : چنگیز ایرانپور
یکى از انواع مهم اختلالات خلقى، اختلال دو قطبى نوع یک (I) نامیده مى شود. این اختلال مربوط به حالت هیجانى درونى مستمر شخص مى باشد. این بیماران هم دوره هاى افسردگى و هم دوره هاى سر خوشى دارند.
افرادیکه در فاز مانیا (سرخوشی) قرار دارند حالت انبساط خاطر، پرش افکار، کاهش خواب، افزایش احترام به نفس، افکار بزرگ منشانه دارند و بیمارانى که در فاز افسردگى هستند با کاهش انرژى و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بى اشتهائى و افکار مرگ و خودکشى مشخص هستند.
فرد مانیا در بسیارى از افسانه هاى قدیمى شخصیتى ریشه دار است که با رفتارى دیوانه وار، چشمانى خیره و حرکاتى نمایشى و پر آب و تاب مشخص مى گردد. دوره هاى شیدایى در مقایسه با افسردگى فراوانى کمترى دارند.
سیر
بیمارى دو قطبى نوع یک (I) غالباً با افسردگى شروع مى شود (75 درصد موارد در زنها و 67 درصد موارد در مردها) و یک اختلال عود کننده است. اکثر بیماران هم دوره هاى مانى و هم افسردگى را تجربه مى کنند. دوره هاى مانى درمان نشده حدوداً 3 ماه دوام مى آورد. حدود 40 تا 50 درصد بیماران دو قطبى ممکن است دو سال پس از حمله اول دچار حمله دوم گردند.در اختلال دو قطبى I میزان شیوع حدود 1 درصد در طول عمر می باشد.
هزینه این اختلال براى بیماران و خانواده هاى، آنان و جامعه قابل ملاحظه است. شیوع این بیمارى در زنان و مردان برابر است. میانگین سنى شروع این اختلال 30 سالگى مى باشد اما از سن 5 یا 6 سالگى تا 50 سالگى گسترده است. از لحاظ وضعیت تاهل نیز این بیمارى ممکن است در افراد طلاق گرفته یا مجرد بیش از افراد متاهل دیده شود. میزان طلاق نیز در این گروه افراد بالا مى باشد
علت شناسى
عوامل زیست شناختى، عوامل ژنتیک و عوامل روانى. اجتماعى و یا ترکیبى از آنها را مى توان علت این بیمارى تلقى کرد. عوامل زیست شناسى مهم شامل انتقال دهنده هاى عصبى و بى نظمى هاى عصبى - غددى باشند.
عوامل ژنتیک نقش بسیار مهمى دارند، بطوریکه مطالعات نشان داده است که یکى از والدین به این اختلال دچار باشد، با احتمال 25 درصد فرزندشان شانس ابتلا به این بیمارى را خواهد داشت و اگر هر دو والدین اختلال دو قطبى داشته باشند شانس ابتلاء بچه ها به این بیمارى بین 50 تا 75 درصد خواهد بود.
عوامل روانى اجتماعى متعددى نیز ممکن است در ایجاد این بیمارى به تنهائى و یا به همراه عوامل دیگر نقش داشته باشند. از جمله : رویدادهاى زندگى و استرس محیطى، خانواده، عوامل شخصیتى قبل از بیمارى و موارد دیگر مى توان ذکر کرد.
تشخیص
این بیمارى با وجود دوره هاى مانیا (سرخوشی) و افسردگى مشخص مى شود. علائم و نشانه هاى افسردگى و توضیحات مربوط به آن در بخش افسردگى سایت آمده و چون همان علائم و نشانه ها برای تشخیص مطرح می باشد لذا تکرار نمى گردد اما علائم و نشانه هائى که به عنوان ملاکهاى دوره مانیا تلقى شده و توسط فرد متخصص ارزیابى شده تا تشخیص این بیمارى گذاشته مى شود شامل :
1- یک دوره مشخص خلق غیر طبیعى و مستمراً بالا، توام با احساس خودبزرگ بینى، یا تحریک پذیر که حداقل یک هفته طول مى کشد.
2- وجود 3 یا بیشتر از علائم زیر :
الف) افزایش احترام به نفس یا خودبزرگ بینى
ب) کاهش نیاز به خواب (مثلاً 3 ساعت خواب بر ایشان کافى است)
ج) حرافتر از معمول یا احساس فشار براى صحبت مستمر.
د) پرش افکار یا تجربه ذهنى سبقت جوئى افکار.
ه) پریشانى حواس (به راحتى محرکهاى بى اهمیت خارجى توجه شان را جلب مى کند)
و) افزایش رفتار هدفدار (اجتماعى، شغلى، تحصیلى، فعالیت جنسی) یا تحریک روانى - حرکتى.
ی) درگیرى مفرط با فعالیتهاى لذت بخشى که احتمال نتایج دردناک آن زیاد است، مثل ولخرجى بى مهابا، بى احتیاطیهاى جنسى، یا سرمایه گذاریهاى حرفه اى جاهلانه.
3- باعث اختلال در عملکرد شغلى، فعالیتهاى اجتماعى، و یا روابط بین فردى شده و ممکن است براى جلوگیرى از آسیب به خود و یا دیگران نیاز به بسترى باشد.
ویژگیهاى بیماران مانیک
بیماران مانیک خلق بالا دارند، تحریک پذیر بوده و زود از کوره در مى روند، حالت نشئه دارند، ممکن است براى افراد ناآشنا گمراه کننده بوده و جنبه عادى جلوه نماید، اگر در رسیدن به خواسته هایش به مانع برخورد کند پرخاشگرى مى کنند، تمایل به پوشیدن لباسهاى با رنگهاى روشن و ناهماهنگ و بستن زیورآلات دارند، دوست دارند لباسهاى بدن نما بپوشند، ممکن است در ملاء عام بخواهند لباس هایشان را درآورند، مشغله ذهنى با افکار مذهبى، سیاسى، مالى، جنسى، با دادخواهى دارند.
بیماران مانیک هیجان زده، پرحرف و گاهى سرگرم کننده و بیش فعال هستند، سطح تحمل آنها پائین است و خیلى زود ممکن است به خشم و رفتار خصمانه منجر گردد. طرز تکلم این افراد معمولاً بلند، سریع، و زیاد مى باشد بطور فهم آن براى شنونده مشکل بوده و نمى توان صحبت کردن آنها را قطع کرد، هر چه شدت بیمارى بیشتر باشد این نکته شدیدتر در بیمار دیده مى شود. قدرت تمرکز پائین است، و در هنگام صحبت معمولاً از این شاخه به آن شاخه مى پرند.
هذیان و توهم ممکن است پیدا کنند. حواسشان زود پرت مى شود، خود بزرگ بینى و اعتماد به نفس دارند. حافظه این افراد آسیب نمى بیند. حدود 75 درصد آنان مهاجم و تهدید کننده هستند. احتمال خودکشى و دیگرکشى در این افراد نیز وجود دارد.
ولخرجى مى کنند و وسایل خود را ممکن است به دیگران ببخشند. دروغگویى و فریبکارى در آنان شایع است. وقوع شیدائى لازمه تشخیص اختلال دو قطبى است.
یعنى اگر فرد بیماریش براى بار اول با دوره مانیا شروع شود و یا اینکه قبلاً با افسردگى شروع شده ولى حالا دچار مانیا باشد، تشخیص بیماری دو قطبى I گذاشته مى شود. اما اگر دچار افسردگى باشد تشخیص افسردگى گذاشته مى شود، تا زمانیکه دوره مانیا مشاهده گردد.
چگونگى تظاهر این دوره ها متفاوت مى باشد مثلاً ممکن است در طى یک روز هر دو دوره مانیا و افسردگى را فرد تجربه کند. یا اینکه فرد دچار یکى از این اختلالات شده و پس از بهبودى پس از یک فاصله زمانى دچار دوره دیگر گردد.
اختلال دو قطبى نوع یک (I) در کودکان و نوجوانان
در نوجوانان علائم مانیا ممکن است عادى جلوه نماید و علائم عمده این گروه شامل سوء مصرف الکل یا مواد مخدر، اقدام به خودکشى، مسائل تحصیلى، گرایشات فلسفى، نشانه هاى وسواس، شکایت از بیماریهاى جسمانى متعدد، درگیرى و مشاجرات متعدد، مى شود. میزان بروز این اختلال در کودکان و نوجوانان 1 درصد است و شروع آن حتى ممکن است در 8 سالگى باشد.
درمان
امروزه هم براى دوره هاى افسردگى و هم براى مانیا درمان هاى اختصاصى وجود دارد، و مطالعات بیانگر تاثیر درمان پیشگیرى کننده مى باشد. تاکید درمان نیز به درمان داروئى و روان درمانى معطوف به خود بیمار است. ضمن اینکه درمان باید از تعداد و شدت عوامل استرس زاى زندگى بیمار بکاهد.
معمولاً این بیماران نیاز به بسترى دارند که البته خودشان مخالفت نموده و رضایت نمى دهند. از جمله داروهائیکه در درمان این بیماران بکار برده مى شود موارد زیر را مى توان نام برد :
کلونازپام، لورازپام، هالوپریدول، والپروئیت، کاربامازپین، و لیتیوم. این داروها با توجه به شدت بیمارى و اینکه در چه دوره و یا فازى از بیمارى مى باشند انتخاب مى گردند که باید حتماً توسط پزشک متخصص صورت گیرد زیرا ممکن است مصرف خود به خودى این داروها عوارض جانبى خطرناکى به همراه داشته باشد.

ارزش‌های دینی در بین جوانان افزایش یافته است

ارزش‌های دینی در بین جوانان افزایش یافته است 
یک استاد دانشگاه ضمن تأکید بر حفظ ارزش‌های دینی و اعتقادی در بین جوانان گفت: ارزش‌های الهی و دینی در میان جوانان نسبت به گذشته رشد زیادی یافته است.
در راستای ارزیابی وضعیت باورهای دینی در بین جوانان کشور، گفت‌وگویی را با حسن علی اکبری؛ یکی از اساتید دانشگاه امام حسین (ع) انجام داده‌ایم که متن این گفت‌وگو در ادامه آمده است.
● نظر شما در رابطه با این‌که عده‌ای معتقد هستند جوانان از ارزش‌های دینی فاصله گرفته‌اند، چیست؟
▪ علی‌اکبری: این موضوع را قبول ندارم، مطالعاتی که انجام شده چنین موضوعی را نشان نمی‌دهد به این دلیل که رویش‌ها خیلی بیشتر از ریزش‌ها بوده ‌است به عبارت دیگر ارزش‌های الهی و دینی نسبت به گذشته رشد افزون‌تری داشته است. ممکن است در گروه خاصی یا اقشار خاصی از جامعه به طور خاص ارزش‌های اسلامی در میانشان کمرنگ‌تر شده باشد یا شتاب لازم را نداشته باشد، اما این موضوع را نمی‌توان به کل جامعه تعمیم داد.
● چگونه می‌توان از وضعیت باورها و اعتقادات مذهبی در بین جوانان کشور مطلع شویم؟
▪ علی اکبری: در رابطه با جوانان چند ملاحظه وجود دارد اولاً مطالعات دقیق و کاملاً قابل اعتماد و بررسی‌های مطمئنی مورد نیاز است دوماً توجه به اقتضائات و واقعیت‌های فصل جوانی و نیازهای طبیعی که در این مقطع بسیار حساس و مهم از زندگی انسان‌ها وجود دارد و همین طور توجه به بسترهای موجود و شرایط فضاهایی که برای بروز واقعیات گرایشات جوانان هست، باید با در نظر گرفتن این موارد اظهار نظر کرد.
● با توجه به آموزش‌های دینی چگونه می‌شود که جوانان از مسائل اعتقادی دور می‌شوند؟
▪ علی اکبری: اگر کمی به برگزاری مراسم اعتکاف یا شرکت جوانان در اردوهای راهیان نور توجه کنیم، می‌بینیم که اگر شرایط و فضاهای لازم را فراهم کنیم جوانان متعهد و مؤمن حضور فعالی را از خود نشان می‌دهند، بنابراین در حالی که با ایجاد فضای مناسب برای جوانان، آن‌ها می‌توانند دوره نشاط و شادابی مفیدی را سپری کنند، اگر این ظرفیت‌ها را ایجاد نکنیم جوانی که فعال است رفتارهایی را از خود بروز می‌دهد که به دلیل بی‌دقتی به ریشه‌ها و لایه‌های زیرین رفتارهایشان، دچار کمرنگ شدن ارزش‌ها و باورهای دینی می‌شود. آزادی و عدم تدبیر و پیش بینی نکردن ساز و کارهای لازم برای شادابی جوانان باعث ارزیابی‌های این‌چنینی می‌شود.
● اگر ارزش‌های دینی و اعتقادی در جوانی کمرنگ شود، چه کسی مسئول است؟
▪ علی اکبری: باید عوامل را بررسی و پس از آن ریشه‌یابی کنیم. در کشور ما سهم برتر متعلق به خانواده‌ها است و هنوز در شکل‌گیری شخصیت جوانان تعیین‌کننده‌ترین عامل هستند؛ مدرسه و محیط‌های آموزشی و پرورشی نقش خاص خود را دارند. جامعه و فضاهای اجتماعی شکل گرفته در آن و در رأس مسائل اجتماعی، نظامات اجتماعی همچون نظام تعلیم و تربیت، تبلیغ و اطلاع رسانی و نظام اقتصادی که در حال حاضر در جوانانمان تأثیر گذار هم هست و مجموعه این عوامل هر کدام سهم خاصی را دارا هستند.با توجه به مطالعاتی که در گذشته انجام داده‌ام،‌ خانواده نقش کلیدی در تقویت ارزش‌ها و باورهای دینی در میان جوانان داشته است. به ویژه در شهرستان‌ها این نقش بیشتر است و پس از آن سهم رسانه‌های دیداری، شنیدارِی و نوشتاری داخلی نیز در این رابطه اهمیت دارد.
● علت این‌که نقش خانواده‌ها در شهرستان‌ها بیشتر است، چیست؟
▪ علی اکبری: در شهرستان‌ها به دلیل بافت خانواده‌ها، ارتباط با فرزندان بیشتر است و همین باعث می‌شود تا به نسبت شهرهای کلان حضور خانواده‌ها پررنگ دیده ‌شود. در کلان شهرهای کشورهای در حال توسعه خانواده نقش خود را از دست داده است و از فرزندانشان فاصله گرفته‌اند اما خوشبختانه این در مورد کشورمان صادق نیست و این سهم محفوظ مانده است.
● چگونه می‌توان برای توسعه ارزش‌ها در بین جوانان اقدام کرد؟
▪ علی اکبری: اگر قرار است ارزش‌های دینی و مذهبی بین جوانان توسعه و عمق داده شود، لازم است در برنامه‌ریزی‌های کلان کشور به طور جدی و واقعی‌تر به جوانان نگاه و برای آنها فعالیت کنیم. 

نقش فشار روحی بر مغز انسان

نقش فشار روحی بر مغز انسان
نیاز کودکان به مهر و محبت به اندازه کافی شناخته شده است، اما این شناخت که عشق و علاقه نه تنها در پختگی عاطفی نقش دارد بلکه ساختار مغز را نیز متاثر می کند، یافته جدیدی است به گزارش پایگاه اینترنتی مجله علمی روانکاوی آلمان، به هنگامیکه دانشمندان کودکان یتیم یک کشور اروپای شرقی را مورد مطالعه قرار دادند، در مغز آنها حفره سیاهی یافتند که طبیعتا باید Kortex orbitofrontale باشد. این همان بخش از مغز است که مسوولیت رشد و تحول در درک احساس و ساخت، عملکرد و هضم عواطف، تجربه زیبایی و لذت، لیاقت و هنر رفتار و برخورد عاقلانه با دیگران را برعهده دار پژوهش های علم اعصاب و تحقیقات بیوشیمی با کمک و کاربرد تکنیک پویشگری مغز و مطالعات برش های آن، ثابت کرده اند که سیستم اعصاب نه تنها به تحریکات عواطفی عکس العمل نشان می دهد، بلکه در اساس شکل می گیرد مغز یک نوزاد هنوز به خوبی شکل نگرفته و بدون ساختار است و برای رشد و تحول خود به تحریک نیاز دارد، نه تنها به تحریکات محسوس و شناختی در اشکال و انحاء گوناگون مثل بازیها، رنگها یا موزیک، بلکه به برخوردها و رفتارهای محبت آمیز نیز محتاج است لبخند، تماس چشمها و وجود یک غمخوار و پرستار سبب آرامش و آسودگی خاطر و همزمان نیز ترشح هورمونهایی در frontale Kortexpr می گردد یعنی در آن بخشی از مغز که در همان سالهای نخستین شکل می گیرد و در پختگی رشد و تحول رفتار اجتماعی سرنوشت ساز است.
هر چه روابط و تاثیرات متقابل مثبت بیشتری بوقوع بپیوندد، اتصالات و شبکه های بهتر و بیشتری در این بخش ایجاد می گردد بدین ترتیب، نظریه پیوند جان بوولبی که گهگاه مورد تردید قرار می گرفت بوسیله پژوهش های بیولوژیکی تایید شد نظریه بوولبی می گوید، رشد و تحول یک کودک از طریق تجربه پیوندها و دلبستگیهای دوران کودکی به نحو مثبت و یا به گونه ای منفی تحت تاثیر قرار می گیرد یکی از مطالعات انجام شده در دانشگاه ویسکونسین آمریکا نشان داد که نحوه و چگونگی عکس العمل یک فرد در مقابل فشارهای روحی در سنین کودکی تعیین می شود نوزادانی که با مادران تحت فشار روحی یا افسردگی بزرگ می شدند، بعدها بیشتر از حد متوسط آسیب پذیر بودند. اینها در مواقع سخت و پیچیده با ترشح شدید هورمونهای فشار عکس العمل نشان می دهند جالب توجه اینجا است که کودکانی که در سنین بالاتر مادران خویش را افسرده تجربه می کردند، از عکس العمل شدید مشابهی برخوردار نبودند بنابراین خاطرات بد اولیه نه تنها رفتار را نقش می دهد بلکه بر طبق علوم و شناختهای جدید، عکس العملهای الگویی فیزیولوژیکی مغز را که تعیین کننده چگونگی برخورد و رفتار ما با احساسات و دیگر اشخاص هستند، نیز تحت تاثیر قرار می دهند بر اساس اکتشافات جدید، این پرسش در ظاهر ساده که آیا باید نوزاد عاجز گریان را در بغل گرفت و آرام کرد، دیگر به استیل تربیتی مربوط نمی شود واقعیت غیر قابل بحث آن است که نوزادان خود قادر به از میان بردن فشارهای روحی و احساسی خویش نیستند، آنها به هنگام هیجان و برآشفتگی، قدرت تغییر خودآگاه و انحراف ذهن خویش را ندارند در این موقعیت هیپوتالاموس موادی را بعنوان علامت تولید می کند که باعث ترشح هورمن فشار کورتیزول می گردد در سالهای پس از دوران کودکی، مغز در مواقع سختی و فشار یا با تولید بیش از حد هورمون که نتیجه آن بروز ترس و افسردگی است و یا با تولید کمتر از حد لازم که نتیجه آن سردی عواطف و بروز خشونت است، عکس العمل نشان می دهد نتیجه گیری از این شناختهای جدید علمی تنها چنین می تواند باشد که نوزاد در سالهای اولیه زندگیش به فردی نیازمند است که برایش شناخته شده باشد، فردی که حال و احوال نوزاد را درک کند، فردی که به وی لبخند بزند و با محبت و مهربانی رفتار کند خانم سو گرهاردت متخصص روان درمانی تردید دارد که پرورش و تربیت نوزاد توسط افراد غریبه بتواند این کیفیت پرورشی را بوجود آورد.
وی می گوید: در کودکان کم سنی که توسط غریبه ها پرورش می یابند، احتمالا این کمبود تجربه که وجود و مفهوم خاصی برای دیگری داشته باشد، وجود دارد.
آنها می آموزند که باید در انتظار علاقه و توجه دیگران باقی بماند والدین نیز در سالهای نخستین نیاز به حمایت دیگران دارند، مثلا در صورت وجود مشکلات با کودک به کمکهای روان درمانی یا به موسسات اجتماعی و گروهها و همدردان مشترک احتیاج دارند تا به این وسیله بتوانند از تنهایی و ایزوله شدن خود جلوگیری نمایند

واقعیت‌هایی درباره اعتیاد و افسردگی

واقعیت‌هایی درباره اعتیاد و افسردگی

کسانی که به مصرف الکل و سایر مواد مخدّر وابستگی دارند غالباً از بیماری‌های روانی نیز رنج می‌برند. عدم درمان بیماری‌های روانی این افراد، درمان اعتیاد آن‌ها را نیز مشکل‌تر و پیچیده‌تر می‌سازد.

افسردگی یکی از مسائل رایج در بین معتادان است. تشخیص بین افسردگی حاد و آشفتگی هیجانی ناشی از اعتیاد به دلایل زیر می‌تواند مشکل باشد:

اکثر داروها از جمله الکل، مسکّن‌ها و آرامبخش‌ها خودشان اثر شل‌کنندگی و رخوت‌آور دارند.

بسیاری از نشانه‌های افسردگی در خلال ترک اعتیاد ظاهر می‌شوند. برای مثال، متعادان به کوکائین معمولاً سه تا پنج روز پس از آخرین مصرف، دچار خواب آلودگی و رخوت شدید می‌شوند.

مصرف الکل یا مواد مخدّر یک نوع بی‌خیالی ایجاد می‌کند که تأثیر هیجانی رویدادهای روزمره را کاهش می‌دهد. بدون مصرف این مواد، همان هیجان‌ها و احساسات دوباره برای فرد وجود خواهد داشت و او ممکن است آن‌ها را غیرعادی بپندارد.

دوران اعتیاد، تراژدی‌های زیادی از قبیل طلاق، از دست دادن حضانت فرزندان، از دست دادن کار و ... به همراه دارد که باعث غم و اندوه زیادی می‌گردد.

از دست دادن ارتباط با دیگران می‌تواند سبب غم و اندوه گردد. الکل و دیگر مواد مخدّر معمولاً به صورت «بهترین دوست» فرد در می‌آیند. دوستی که همیشه حاضر است و باعث آرامش و تسکین می‌گردد.

بسیاری از نشانه‌های افسردگی معمولاً با پرهیز از مصرف الکل و دارو از بین می‌روند.

افسردگی حاد چیست؟

افسردگی حاد یا افسردگی عمده یک نوع بیماری است که بدن، ذهن و فرایندهای فکری را درگیر می‌کند. برخورد و خوراک و خواب فرد، بر نحوه نگاه کردن به خود و بر نحوه تفکر تأثیر می‌گذارد. اختلال افسردگی مشابه حالت غم و اندوهی که گاهی برای هر کس پیش می‌آید نیست. این اختلال نشانه ضعف شخصی نیست و وضعیتی نیست که آرزوکنیم خود به خود برطرف گردد. افرادی که دچار افسردگی می‌شوند نمی‌توانند به آسانی «خود را جمع و جور کنند» و بهتر شوند. نشانه‌های افسردگی در صورتی که درمان صورت نگیرد می‌توانند هفته‌ها، ماه‌ها یا حتی سال‌ها باقی بمانند.

نشانه‌های افسردگی

هر کس که دچار افسردگی می‌شود لزوماً همه نشانه‌های افسردگی را با هم ندارد. بعضی‌ها فقط چند نشانه و برخی دیگر تعداد بیشتری از نشانه‌ها و عوارض بیماری را پیدا خواهند کرد. همچنین شدّت عوارض نیز از یک فرد به فرد دیگر و در طول زمان متفاوت است.

این نشانه‌ها عبارتند از:

احساس غمگینی، اضطراب یا «خالی بودن» مداوم

احساس ناامیدی و بدبینی

احساس گناه، بی‌ارزش بودن یا بی‌پناهی

از دست دادن علاقه به فعالیت‌هایی که قبلاً خوشایند بودند.

کاهش انرژی، خستگی و کندی

مشکل در تمرکز، یادآوری یا تصمیم‌گیری

بی‌خوابی یا خواب بیش از حدّ

تغییر در اشتها و وزن

فکر خودکشی یا مرگ و یا اقدام به خودکشی

تندخویی، تحریک‌پذیری، زودرنجی، بیقراری، بی‌حوصلگی

عوارض جسمی و فیزیکی ماندگار که به درمان جواب نمی‌دهند، مثل سردرد، اختلال گوارشی یا دردهای مزمن

شیوع افسردگی

اغلب پژوهش‌ها نشان می‌دهند که میزان افسردگی حاد در بین معتادان (الکل یا مواد مخدّر)، چهار برابر بیشتر از دیگران است. همچنین میزان افسردگی در بین زنان معتاد، دو برابر مردان است. این نسبت در بین غیرمعتادان نیز برقرار است. هنگامی که فردی که به الکل یا مواد مخدّر وابستگی دارد دچار افسردگی حاد می‌شود، علاوه بر درمان وابستگی شیمیایی بدنش باید تحت درمان سلامت ذهنی نیز قرار گیرد.

تشخیص افسردگی

تشخیص دقیق بسیار حساس است. اگر این نشانه‌ها و عوارض افسردگی را در خود یافتید، باید حتماً توسط یک روان درمانگر که در زمینه وابستگی به الکل و مواد مخدّر نیز تجربه داشته باشد تحت معاینه و سنجش قرار گیرید.

درمان‌های موجود

معمولاً افسردگی در معتادان (الکل یا دارو) از طریق روان درمانی و داروهای ضد افسردگی، درمان می‌گردد. مطالعات نشان داده‌اند که درمان از طریق داروهای ضدافسردگی در کاهش افسردگی بین الکلی‌ها موثر است. البته باید توجه داشت که دارو درمانی، تنها بخشی از طرح و برنامه درمان است و نمی‌تواند جایگزین روان درمانی گردد. درک این نکته حائز اهمیت است که دارو درمانی باید توسط متخصصی که آشنایی کامل به سوء مصرف و وابستگی به مواد دارد صورت گیرد زیرا برخی از داروهایی که برای درمان افسردگی تجویز می‌گردند خودشان ممکن است اعتیادآور باشند.

ترجمه : کلینیک الکترونیکی روان‌یار

منبع

Facts about Addiction and Depression”, Mental Health Center, Hazelden Foundation, 2004.

مقالات مرتبط

* ارتباط متقابل افسردگی و اعتیاد

همسران مردان بخوانند

همسران مردان بخوانند
شکی نیست که مردان و زنان دارای خصوصیات و شخصیت متفاوت و متمایزی می باشند و وقتی این دو موجود و خلقت آفرینش در کنار هم و به عنوان زوجین و همسران قرار می گیرند، شناخت ویژگی های طرفین می تواند کمک مؤثر و بسزایی در زندگی سعادتمندانه و آرامش قرین به سعادت باشد. بدین لحاظ شناخت خصوصیات فردی و اجتماعی مردان برای زنان و بخصوص زنان جوان و دخترانی که به تازگی لباس سفید عروسی را پوشیده اند و یا اینکه تصمیم به تشکیل زندگی مشترک دارند؛ بسیار مهم و حایز اهمیت می باشد.
برای درک رفتار مردان، لازم است هر زنی با تفاوت های ذهنی و رفتارهای غریزی شوهر خود آشنا باشد. مردان برای قدرت و موفقیت، ارزش فراوانی قائلند و معمولا دست به کارهایی می زنند تا امکانات پیشرفت شان فراهم آمده و گسترش یابد. به همین دلیل آنان ارزش خود را با نتایج حاصل از موفقیت هایشان می سنجند. آنان اهمیت زیادی به اهدافشان در زندگی می دهند، و هر اندازه هدفشان بزرگتر باشد راضی تر نشان می دهند و صد البته زمانی بیشتر از حصول به اهدافشان احساس رضایت می کنند که مستقلا به آن امر اقدام کرده باشند.
زنان و بالاخص همسران جوان باید بدانند مردانشان دوست دارند مسائل و مشکلات را به تنهایی رفع و رجوع نمایند؛ بنابراین معمولا مشکلاتشان را برای دیگران (حتی برای همسر خود) مطرح نکرده و از ذکر جزئیات مشکلات خود امتناع می ورزند. غالب مردان معتقدند وقتی که قادر به انجام کاری می باشند، پس این می تواند از نشانه های ضعف باشد که از دیگران کمک بگیرند و یاری بجویند. بنابراین باید خانم ها توجه داشته باشند وقتی که شوهرشان درخواست کمک نمی نماید، راهنمایی و گوشزدهای آنان ممکن است در نظر مرد مداخله به حساب آمده و غرور وی را جریحه دار نماید و یا اینکه به اعتماد به نفسش لطمه وارد آورد.
یکی از تفاوت های عمده زنان و مردان در برابر فشارهای عصبی و روحی نحوه برخورد آنان با مشکلات و گرفتاری های روزمره زندگی است. در این مواقع مردها بیشتر گوشه گیر شده و در لاک خود فرو می روند. برای دستیابی به آرامش و حالت عادی، مرد در جهت حل مشکلات و گرفتاری های خود می کوشد و زمانی که گرفتاری ها مرتفع شدند، آنگاه از لاک خود بیرون می آید.
زنان خانه دار باید بدانند زمانی که مرد خسته از کار روزانه به خانه برمی گردد، به آرامش و استراحت نیاز دارد؛ به همین دلیل اخبار گوش می دهد و یا روزنامه می خواند و یا اینکه به تماشای مسابقات ورزشی مشغول می شود. در واقع، خواندن روزنامه و یا گوش دادن به اخبار، بهانه ای برای فراموشی گرفتاری ها و مشکلات برای مردان می باشد. در این مواقع زنان نباید مثلا روزنامه خواندن مردان را نوعی بی اعتنایی به خود تلقی نمایند. یا اینکه مردها زمانی که در منگنه فشارهای مختلف زندگی قرارمی گیرند، آنقدر در رابطه با مشکلات خود غرق می شوند که ممکن است به محیط اطراف و زن و زندگی خود بی اعتنایی نشان دهند در حالی که حقیقت امر چیز دیگری است و در این زمان به واقع مردان تمام نیروی خود را معطوف حل مشکلات زندگی مشترکشان نموده اند. در این ارتباط معمولا مردان صرفا به دو دلیل در مورد مشکلاتشان با دیگران حرف می زنند؛ اول زمانی که کسی را مقصر دانسته و یا می شناسند و قصد دارند او را سرزنش نمایند؛ دوم زمانی که در جستجوی راه حلی می باشند.
مردان زمانی دارای انگیزه می شوند که مشاهده کنند به کمکشان احتیاج است. آنان چنانچه ببینند و یا حس کنند به وجودشان احتیاجی نیست، کسل می شوند اما چنانچه دریابند قادرند کار و فعالیت هایی انجام دهند و بدین طریق همسرشان خوشحال می شود، احساس انرژی و نشاط بیشتری می کنند. بعضی مواقع زنان جوان با راهنمایی های نابه جا و یا انتقادات بی مورد موجب رنجش شوهران خود می شوند. در حقیقت لزومی ندارد زنان به طور دائم شوهران خود را پند و اندرز دهند و آنها را در حالی که تمایلی ندارند راهنمایی نمایند. رفتارهای ناصحانه زنان، مطلوب و خوشایند مردان نمی باشد. در چنین موارد و در مواقعی که زن می خواهد از شوهرش انتقاد کند و به او ایراد بگیرد، چه بهتر قبل از صحبت کردن خود را به جای همسرش فرض کند. به این ترتیب او می تواند بهتر به مشکلات و اندیشه های همسرش پی ببرد و بدانها واقف شود. اما در صورت لزوم و در حین حرف زدن لازم است به جای زخم زبان، کنایه و تحقیر و تمسخر شوهر، با لحنی دوستانه و مهربانانه با وی صحبت کند و سعی نماید از نکات مثبت شخصیتی شوهرش ذکری به میان آورد تا فضای گفتگو میان زن و شوهر صمیمی و پر از تفاهم بشود.
پیام زن/سال سیزدهم/شماره

کودکان بیش فعال

کودکان بیش فعال
بیش فعالی اختلالی است که در آن کودک دارای علایمی همچون پرتحرکی، پر فعالیتی، انجام حرکات و عملکرد ناگهانی، کمبود توجه و یا تمرکز است.
6 درصد دانش آموزان مقطع ابتدایی تهران دارای اختلال بیش فعالی هستند.
معمولا علایم این اختلال بعد از 3 سالگی آغاز و معمولا تا قبل از 7 سالگی تشخیص داده می شود، اظهار کرد: اختلال بیش فعالی از 12 سالگی به بعد تا 20 سالگی رو به بهبود می رود و درصد کمی از علایم اختلال در بعضی از این کودکان و نوجوانان تا بزرگسالی ادامه پیدا می کند.
بیش فعالی در پسران شایع تر از دختران است
وی با بیان اینکه اختلال بیش فعالی در پسران بیشتر از دختران دیده می شود، خاطرنشان کرد: این اختلال در پسران 3 تا 5 برابر شایعتر از دختران است.
اختلال بیش فعالی با سه نوع مختلف در کودکان بروز می کند، توضیح داد: در نخستین نوع از این اختلال، علاوه بر بیش فعالی، عملکرد تکانی (انجام کارهای ناگهانی) در کودک دیده می شود.
دومین و شایع ترین اختلال بیش فعالی نوعی است که در آن بیش فعالی و پر تحرکی مشاهده نمی شود و کودک فقط دارای علایم مربوط به کمبود توجه و تمرکز است که معمولا این نوع اختلال دیرتر و در سنین مدرسه تشخیص داده می شود.
در نوع سوم اختلال بیش فعالی، کودک هم دارای علایم بیش فعالی، عملکردهای ناگهانی و هم کمبود توجه و تمرکز است.
کودک بیش فعال آرام و قرار ندارد
در خصوص علایم بالینی اختلال بیش فعالی نوع سوم باید خاطرنشان کرد: این کودکان به طور مرتب در حال جنب و جوش هستند و معمولا آرام و قرار ندارند حتی اگر برای تماشای تلویزیون نشسته اند مرتبا با دستهای خود بازی می کنند. این کودکان در مدرسه به دلیل این که مرتب در حال حرکت هستند غالبا نظم کلاس را بر هم می ریزند.
کودکان بیش فعال حادثه می آفرینند
این کودکان اغلب به جای راه رفتن می دوند؛ بسیار جسور هستند و دست به کارهای خطرناکی مانند پریدن از روی بلندی، دست زدن به گاز، چاقو، کبریت و ... می زنند و بعد از انجام اعمال خطرناک هم عبرت نمی گیرند و مرتبا همان اعمال خطرناک را تکرار می کنند.
این کودکان موجب آزار دوستان خود می شوند
این کودکان بدون هیچ فکر قبلی، دست والدین را در خیابان رها کرده و وسط خیابان می پرند بدون آنکه عواقب عملشان را فکر کرده باشند و یا مرتبا موجب آزار دوستان و زدن آنها به صورت یکی نمادهای پرخاشگری می شوند.
کودکان بیش فعال از انجام تکالیف درسی اجتناب می کنند
این کودکان همیشه قادر به پیگیری دستورات نیستند کارهای خود را نیمه کاره رها می کنند و به دلیل مشکل تمرکز، فراموش کار هستند و از انجام اعمالی مانند تکلیف درسی که نیاز به تمرکز دارد پرهیز و اجتناب می کنند.
این کودکان به دلیل علایم کم توجهی، وسایل مهد کودک و یا مدرسه خود را مرتب گم می کنند و در خانه جای وسایل شخصی خود را فراموش می کنند و در مدرسه به دلیل مشکل توجه و تمرکز بیشترین مسئله را در دروس «دیکته» و «ریاضی» دارند.
اشتباهات و غلط های این کودکان در دروس ریاضی و دیکته کاملا ناشی از بی دقتی آنهاست، غلط های املایی شایع در این کودکان شامل نگذاشتن نقطه، تشدید و دندانه و سرکش است و یا یک کلمه را در یک قسمت دیکته درست می نویسند و همان کلمه را ممکن است در جای دیگر اشتباه بنویسند.
غلط های ریاضی این کودکان هم ناشی از بی توجهی است، تاکید کرد: این کودکان علایم ریاضی مانند جمع و تفریق را با هم اشتباه می کنند و یا ممکن است راه حلی را درست بنویسند ولی در زمان نوشتن اشتباه منتقل کنند؛ در هر حال این کودکان از نظر معلمان، بی انضباط و مداخله گر در صحبت های آنان هستند؛ حتی ممکن است این کودکان در طی ساعت مدرسه چندین بار محل کلاس را ترک کنند.
تشخیص زودرس و درمان به موقع مانع از برچسب زدن به این کودکان می شود
تشخیص زودرس و درمان به موقع مانع برچسب زدن به این کودکان تحت عنوان کودکان شرور، پرخاشگر، فضول، بی توجه و بی انضباط می شود.
دارو درمانی، رفتار درمانی برای کودک یا نوجوان بیش فعال و آموزشهای رفتاری به والدین از جمله روشهای درمانی این اختلال است.
درمان دارویی در کنترل علایم این اختلال بسیار مؤثرست، این داروها هم علایم پرتحرکی و هم علایم مربوط به بی دقتی و کم تمرکزی را کنترل می کند.
داروهای بیش فعالی در دو نوبت به کودک داده شود
معمولا کودکان دو نوبت در روز باید از این داروها استفاده کنند؛ یک نوبت برای حضور در مدرسه و یک نوبت بعدازظهر در منزل برای کنترل رفتارهای مربوط به پرتحرکی و نیز برای افزایش تمرکز و انجام تکلیف درسی به کودک داده می شود.
تشخیص و درمان به موقع از بسیاری عواقب احتمالی اختلال بیش فعالی در آینده جلوگیری می کند.
از اختلالات همراه با بیش فعالی می توان به اضطراب، افسردگی و کاهش اعتماد به نفس در این کودکان و نیز اختلالات یادگیری در دیکته نویسی، روخوانی و ریاضی اشاره کرد.
http://asp.irteb.com

مشاوره و آزمایش های قبل از ازدواج

مشاوره و آزمایش های قبل از ازدواج
ازدواج یک مرحله بسیار مهم زندگی و سنگ بنای تشکیل خانواده است که نه تنها برای زن و شوهر بلکه برای نسل های بعد نیز سرنوشت ساز است .
ازدواج عبارت است از یک قرارداد اجتماعی مبتنی بر توافق و سازش بین زن و مرد که موجب شروع زندگی مشترک می شود . بدین ترتیب آنها در غم و شادی و لذت و رنج یکدیگر سهیم می شوند و مشکلات زندگی را به یاری همدیگر حل می کنند .
نظر متخصصین در مورد خصوصیات جسمی برای ازدواج و بارداری
سلامت جسمی داشته باشند و به بیماریهای ناتوان کننده و معلولیت مبتلا نباشند .
سلامت روانی داشته باشند و واقعیات را خوب درک کنند . هذیان توهم و اختلالات درکی نداشته باشد .
مشاوره ژنتیکی شده باشند و اختلالات سیستم تناسلی در آنها بررسی شده باشد .
ناهنجاری های جسمی ( نارسایی قلبی ، نارسایی کلیه ، ناهنجاریهای دستگاه گوارش ، تومور ) نداشته باشند .
اختلالات شخصیتی نداشته باشند .
آشنا به قوانین و مقررات و عرف ازدواج و زناشویی باشند و خود را برای این تجربه مهم آماده کرده باشند .
محدوده سنی مناسب برای ازدواج و تشکیل خانواده
زوجین ا ز لحاظ جسمی ،‌ باید بلوغ کامل و از نظر روانی آمادگی پذیرش مسئولیت ازدواج را داشته باشند . در این مورد رعایت سن مناسب برای دختر و پسر ، زمینه های لازم جهت یک ازدواج موفق را فراهم می کند . به خاطر بسپارید که بیش از سن تقویمی ، سن عقلی ضامن بقای زندگی مشترک خواهد بود .
متخصصان سن مناسب ازدواج را برای دختران ۱۸ تا ۲۴ سال و برای پسران ۲۴ تا ۲۸ سال توصیه می کنند . معمولاً اختلاف سن ۲ تا ۶ سال بین دختر و پسر توصیه می شود .
یک زوج برای حفظ سلامت ، جلوگیری از پیری زودرس ، پیشگیری از مشکلات اقتصادی و تربیت فرزندان صالح و لایق باید بدانند که :
محدوده سنی مناسب برای بارداری ۱۸ تا ۳۵ سال و مناسب ترین زمان بین ۲۰ تا ۳۰ سالگی است .
حاملگی زیر ۱۸ سال و بالای ۳۵ سال مخاطره آمیز است .
فاصله کمتر از ۳ سال بین دو حاملگی خطرناک است .
زایمان چهارم و بیشتر ، دارای عوارض زیادی برای مادر و نوزاد است . بنابراین داشتن بیش از ۲ یا ۳ فرزند توصیه نمی شود .
آزمایش های قبل از ازدواج
برای کسب اطمینان از سلامت زوجین انجام آزمایشهای زیر قبل از ازدواج ضروری است :
تشخیص مبتلایان به سیفلیس
تشخیص مبتلایان به تالاسمی
تشخیص معتادین
بیماریهای مقاربتی - که در زمان تماس جنسی از فردی به فرد دیگر منتقل می شوند - را می توان قبل از ازدواج و یا قبل از بارداری به وسیله معاینات و آزمایش های اختصاصی تشخیص داد . برخی از این بیماریها عبارتند از : سوزاک ، سیفلیس ، کلامیدیا ، ایدز و زگیل تناسلی . با تشخیص این گونه بیماریها می توان از ابتلا فرد دیگر ( همسر ) و نیز احتمالاً ابتلا به جنین در داخل رحم پیشگیری کرد .
مصرف سیگار ،‌الکل و مواد مخدر در زن یا مرد می تواند روی قدرت باروری مؤثر باشد و موجب ناباروری و یا کاهش ارتباط جنسی شود . در صورت حاملگی نیز عوارض بارداری ( افزایش خونریزی ، زایمان زودرس ) و نیز عوارض نوزادی ( ناهنجاریهای مادرزادی ،‌تأخیر رشد داخل رحمی جنین ، تولد نوزاد با وزن کم ، اختلالات رفتاری و عقب ماندگی ذهنی نوزاد و بالاخره افزایش مرگ و میر دوره نوزادی ) افزایش می یابد . لذا توصیه می شود معتادان به هر یک از این مواد قبل از اقدام به ازدواج و یا قبل از بارداری از مصرف سیگار ، الکل و مواد مخدر خودداری کنند .
توصیه می شود زوجین قبل از بارداری به موارد زیر توجه کنند :
اگر چه سرخجه بیماری ویروسی ساده ای است ، لیکن ابتلا به آن در دوران بارداری برای جنین بسیار خطرناک است لذا به خانم هایی که تا کنون به بیماری سرخجه مبتلا نشده اند توصیه می شود که واکسن سرخجه را بزنند و تا مدت ۳ ماه بعد از زمان تزریق واکسن ، باردار نشوند .
در صورتی که Rh خون خانمی منفی باشد ، حتماً به Rh خون همسرش توجه شود تا در صورت مثبت بودن ، در دوران بارداری اقدامات لازم صورت گیرد .
تزریق یک دوره کامل واکسن کزاز به صورت ۵ نوبتی ( به فواصل ۱ ماهه ، ۶ ماهه ، ۱ ساله و ۲ ساله و بعد از هر ۱۰ سال یکبار به عنوان یادآورد ) توصیه می شود . بدین ترتیب از ابتلا به بیماری عفونی و بسیار خطرناک کزاز جلوگیری به عمل آمده ، مصونیت حاصل می شود .
تالاسمی
سلولهای قرمز خون انسان وظیفه اکسیژن رسانی به قسمتهای مختلف بدن را به عهده دارند . آنها این کار را از طریق ماده ای در درونشان به نام هموگلوبین انجام می دهند .
هموگلوبین دارای دو قسمت است . قسمت اول از چهار زنجیره ( رشته ) درست شده است و قسمت دوم را اتم آهن تشکیل می دهد .
هر گاه به علل مختلف ، مقدار آهن بدن کم شود ، باعث نوعی کم خونی به نام کم خونی فقر آهن می شود . اگر زنجیره های هموگلوبین دچار اشکال شوند ، یک بیماری ارثی خونی به نام تالاسمی ایجاد می شود . بسته به اینکه کدام زنجیره و چه تعداد از این چهار زنجیره هموگولوبین ، دچار اشکال شود ، انواع مختلف تالاسمی به وجود می آید
تالاسمی مینور
تالاسمی مینور یک بیماری تلقی نمی شود بلکه در واقع یک مشخصه خونی است که مانند رنگ پوست به ارث می رسد . زندگی فرد مبتلا به تالاسمی مینور کاملاً عادی است و می تواند به فعالیتهای عادی روزمره بپردازد . فقط از طریق انجام آزمایش خون می توان مشخص کرد که فردی دارای ژن تالاسمی است .
تالاسمی ماژور
تالاسمی ماژور نوعی اختلال در هموگلوبین است و فرد مبتلا دچار کم خونی شدید خواهد شد . این بیماری در چند ماه اول زندگی نشانه های واضحی ندارد . از حدود شش ماهگی نشانه های بیماری آشکار می شوند که عبارتند از : تغییر قیافه صورت ، پوکی استخوانها ، اختلال رشد ، بلوغ جنسی تأخیری ، نارسایی قلبی ، اختلال عملکرد غدد داخلی مانند لوزالمعده و بروز دیابت ، مشکلات قلبی عروقی ، مشکلات گوارشی . بنابراین طول عمر این افراد از حد معمول کوتاهتر است .
چگونگی انتقال
اگر هم زن و هم مرد به صورت پنهان دچار این عارضه باشند در این صورت خطر جدی برای ابتلا فرزندانشان وجود دارد . با آزمایش ساده خون با مطلع شدن از این مشکل ، می توان با راهنمایی پزشکان از بروز آن برای فرزندان جلوگیری کرد .
پیش از ازدواج با یک آزمایش ساده خون می توان به وجود بیماری پی برد . اگر قبل از ازدواج ( خصوصاً در ازدواجهای فامیلی و یا در خانواده هایی که فرد مبتلا به تالاسی در آنها وجود دارد ) آزمایش خونی از دختر و پسر انجام گیرد ، در صورت مبتلا بودن آنها ، می توان به موضوع پی برد . در این حالت باید توصیه کرد که آن دو از ازدواج با هم صرف نظر کنند ، چرا که حاصل این ازدواج ممکن است کودکی مبتلا به تالاسمی باشد .
لذا به همه داوطلبین ازدواج توصیه می شود قبل از عقد ، حتماً آزمایش خون را جهت کشف تالاسمی انجام دهند و در صورت مبتلا شدن هر دو زوج ، از این ازدواج حتی الامکان صرف نظر کنند .
مشاوره ژنتیک و ازدواج های فامیلی
مشاوره ژنتیک را چنین تعریف می کنند :
« یک فرآیند آموزشی که به افراد مبتلا یا در معرض خطر کمک می کند تا طبیعت اختلال ژنتیکی (‌بیماری وارثتی ) و نحوه انتقال آن را بشناسند و موضوعات مرتبط با درمان این بیماریها و تنظیم خانواده را بهتر درک کنند . »
از اصلی ترین اهداف مشاوره ژنتیک ، مشخص کردن خطر وقوع یا تکرار یک بیماری ارثی در هر حاملگی است . تمام افرادی که هر یک از موارد زیر را در خود یا اجداد خود دارا هستند ، قبل از تصمیم به ازدواج یا قبل از بچه دار شدن یا در حین حاملگی و یا بعد از زایمان باید تحت مشاوره ژنتیک قرار گیرند ( که البته بهتر است قبل از تصمیم به ازدواج و یا قبل از بچه دار شدن باشد )‌ :
ازدواجهای فامیلی
حاملگی در سن ۳۵ سال یا بالاتر
وجود نقایص مادرزادی
عقب ماندگی ذهنی یا تأخیر در رشد
کوتاهی بیش از حد قد و سایر اختلالات رشدی
نازایی یا سقطهای مکرر در زنان و عقیمی در مردان
ناتوانیهای جسمانی که در هنگام بلوغ شروع شده اند
سرطانها ، برخی بیماریهای قلبی ، فشار خون بالا و بیماریهای دیگری که ارث در آن دخیل است مانند دیابت
اختلالات سوخت و ساز بدن
اختلالات رفتاری
بنابراین مشاوره ژنتیک به خانواده ها و افراد کمک می کند تا :
نقش توارث را در بیماریها بشناسند و خطر تکرار بیماری را در خویشاوندان و فرزندانشان بدانند .
حقایق پزشکی درباره بیماریهای ارثی را درک کنند ( نحوه تشخیص ،‌عاقبت بیماری وراثتی )
راههای در دسترس برای برخورد با خطر موجود را بشناسند .
بهترین راه چاره را که با اهداف ، ارزشها و اعتقادات خانواده منطبق باشد بیابند .
ازدواجهای فامیلی
ازدواج فامیلی ازدواجی است که در آن زوجین با یکدیگر فامیل هستند و بنابراین ژنهای مشابه دارند . در حال حاضر هزاران نوع بیماری ارثی مختلف شناخته شده اند که ممکن است از طریق به ارث رسیدن ژنهای مشترک در پدر و مادر ، فرزندان را مبتلا سازند . این خطر در ازدواجهای فامیلی به علت وجود ژنهای مشترک بیشتر خواهد بود . این بدان معنا نیست که در ازدواجهای غیرفامیلی هیچگونه خطری وجود ندارد ، بلکه احتمال خطر پایین تر خواهد بود . بنابراین ازدواج فامیلی از نظر علم ژنتیک منطقی نیست .
جدول زیر ارتباط بین درجه خویشاوندی و درصد ژنهای مشترک را مشخص می کند :
درجه خویشاوندی
افراد فامیل
درصد ژنهای مشترک
یک
پدر ، مادر ،‌فرزندان ، خواهران و برادران
۵۰%
دو
خاله ها ، دایی ها ، عموها ، برادر و خواهرزاده ها
۲۵%
سه
دختر عمو ، پسر عمو ، دختر خاله ، پسر خاله ، دخترعمه ، پسرعمه ، دختردایی ، پسردایی
۱۲.۵%
چهار
نوه خاله ،‌نوه دایی ،‌نوه عمو ، و نوه عمه
۶.۲۵%
پنج
نتیجه خاله ، نتیجه دایی ،‌نتیجه عمو ،‌نتیجه عمه
۳.۱۲%
شش
نبیره خاله ، نبیره دایی ، نبیره عمو ، نبیره عمه
۱.۵۶%
علل اختلالات ژنتیکی
نقایص ژنی : در این بیماریها ، اختلالات ژنتیکی از طریق به ارث رسیدن یک ژن معیوب از پدر ،‌ مادر و یا هر دو به وقوع می پیوندد . مانند کم خونی داسی شکل ، هموفیلی ، کوررنگی .
اختلالات کروموزومی : این بیماریها ژنتیکی به علت اختلال در ساختمان و یا تعداد کروموزم ها ایجاد می شوند . شایعترین اختلال کروموزومی سندرم داون یا منگولیسم است . با افزایش سن مادر ،‌ احتمال این اختلال بیشتر می شود .
به طوری که در یک خانم ۲۰ ساله احتمال به دنیا آوردن فرزند مبتلا به منگولیسم حدود یک در ۲۰۰۰ و در خانم ۴۰ ساله یک در ۱۰۰ است .