خود هیپنوتیزم، ذهن و آموزشهای برتر

خود هیپنوتیزم، ذهن و آموزشهای برتر
قبل از شروع کلام اجازه می خواهم بگویم که تمام هیپنوتیزمها یک خود هیپنوتیزم هستند. البته این یک ایده جدید و نوینی نیست و سالها قبل توسط دکتر میلتون اریکسون (Milton Ericson) پایه ریز هیپنوتیزم جدید عنوان گردیده است. مبناء این کلام این است که تا زمانی که فرد خودش پذیرای کلام القایی و القائات حالت ترنس از جانب هیپنوتیزور نباشد هیپنوتیزمی رخ نمی دهد. در واقع فرد با تعبیر کلام هیپنوتیزم کننده و پذیرش آن برای خودش فرآیند روانی- فیزولوژیکی آن را طی کرده به حالت هیپنوتیزمی فرو می رود. به عبارتی خود فرد مهمترین کلید موفقیت برای هیپنوتیزم شدن در جلسه هیپنوتیزمی است. در برنامه های خود- هیپنوتیزم فرد می آموزد که خودش را بدون نیاز به وجود کس دیگری هیپنوتیزم نموه و امواج مغزی مختلفی را در خود ایجاد نماید. در واقع خودش هم هیپنوتیزم کننده و هم هیپنوتیزم شونده است. هیپنوتیزم یک حالت طبیعی است که با تغییر امواج مغز (Brain wave) صورت می پذیرد. این امواج مغزی امواج آلفا (Alpha) و تتا (Theta) هستند. در جدول زیر انواع امواج مغزی و حالات و برخی از تواناییهای مربوط به این امواج را معرفی می نماییم. همان گونه که ملاحظه می گردد دامنه حالات هیپنوتیکی از امواج آلفا آغاز و تا امواج دلتا می تواند ادامه یابد. هیپنوتیزم عرصه سبک در امواج آلفا و عرصه متوسط و سنگین در امواج تتا و دلتا اتفاق می افتد.
در واقع هیپنوتیزم شرایط طبیعی مغز در امواج خاص است. زمانی که امواج مغز در شرایط خاصی قرار گیرد حالات هیپنوتیکی رخ می دهد.
نوع موج
دامنه فرکانس (هرتز )
تواناییهای ذهنی
دلتا ( Delta )
1/0 تا 3
خواب عمیق، خواب شفاف، افزایش عملکرد سیستم ایمنی، هیپنوتیزم
تتا ( Theta )
3 تا 8
آرامش عمیق، مدیتیشن، افزایش تمرکز حافظه ای، خلاقیت، رویابینی شفاف، هیپنوتیزم، حالات هیپنوگوجیک
آلفا ( Alpha )
8 تا 12
آرامش ملایم، آموزش برتر، تفکرات مثبت، هیپنوتیزم، مدیتیشن
بتای پایین ( Low Beta )
12 تا 15
آرامش متمرکز، افزایش تواناییهای توجه
بتای متوسط
( Midrange Beta )
15 تا 18
افزایش و تواناییهای ذهنی، تمرکز هشیاری، IQ
بتای بالا ( High Beta )
بیش از 18
کاملا بیدار، حالات نرمال هشیاری، استرس و اضطراب
گاما ( Gama )
بیش از 40
در ارتباط با اطلاعات، اشتغال فرآیند مهارتی غنی
با توجه به جدول فوق به مطلب مهمی پی می بریم و آن اینکه در بتای پایین ( Low Beta ) تواناییهای توجه افزایش می یابد و فرد قادر به توجه بیشتر (که عامل بسیار مهمی در ادراک یادگیری است) می گردد.
این توانایی توجه در امواج آلفا ( Alpha ) بیشتر و در امواج تتا ( Theta ) به اوج خود می رسد. با توجه به این واقعیت می توان از هیپنوتیزم برای آموزش برتر یا آموزش با توجه و ادراک قوی تر و حافظه ای نیرومند تر بهره مند شد و نتیجه آموزش را تا چند برابر افزایش داد.
چرا در امواج آلفا و تتای ذهنی آموزش سریع تر و بهتر صورت می گیرد؟
در این حالات فرد از تنشها، انقباضات و استرسهای جسمانی و روانی به دور است.
دارای آرامش و نوعی سکوت و سکون درونی و متمرکز است.
دارای توجه و تمرکز بیشتری است.
دارای حضور ذهنی و حافظه ای نیرومندتر است.
به نوعی دستیابی اش به ضمیر نیمه آگاه سریع تر و بیشتر صورت می گیرد.
دارای قدرت تصویرسازی قوی تری است.
انرژی روانی بیشتری برای آموزش دارد.
کاربرد این روش
از این روش می توان در زمینه های فوق العاده متنوع بهره گرفت. از جمله زمینه های متداول می توان موارد زیر را نام برد:
برنامه ریزیهای مدیریتی و کاری که به دقت، سکوت و آرامش نیاز دارد.
تعمق در حل یک مسئله پیچیده.
مرور درسها و یا مرور کارهای انجام شده در گذشته، یادآوری خاطرات.
آموزش شیوه های جدید زندگی.
آموزش زبانهای خارجی، بخصوص مکالمه در مدت کوتاه.
آموزش درسهای اعتماد به نفس و ابراز وجود.
آموزش ارتباطات موثر.
هنرهای تجسمی و برنامه ریزیهای گرافیکی و سایر مهارتهای ذهنی.
ایجاد آرامش و تمرکز برتر.
درمانهای مختلف روانپزشکی منجمله حساسیت زدایی ها، شناخت درمانیها و جرات آموزی.
فائق آمدن بر عادات مضر و ناپسند.
فائق آمدن بر دردها و کنترل شرایط بدنی.
فهم و شناخت برخی از تجربیات مرتبط با ادراکات فراحسی.
یک تمرین عملی و ساده در درک بهتر این روش :
1- در محلی ساکت قرار گیرید.
2- می توانید به شکل نشسته یا خوابیده قرار بگیرید.
3- در وضعیت نشسته روی زمین با کمر صاف و کشیده قرار گیرید و اگر این طرز نشستن برای شما دشوار است روی یک صندلی تکیه دار و یا پشت به دیوار بنشینید. در هر صورت سعی نمایید که کمر شما صاف و کشیده باشد.
4- به آرامی پلکها را روی هم گذاشته به روند عادی تنفس خود توجه داشته باشید.
5- به تدریج در سه دقیقه به عضلات و سپس تنفس خود آرامش دهید. اجازه دهید تنفس آرام، راحت و شکمی باشد.
6- به تدریج به تنفسهای خود عمق ببخشید (دمهای عمیق تر و بازدمهای بلندتر). همچنان با دقت و تمرکز فرآیند تنفسها را دنبال نمایید و آنها را برای حدود پنج دقیقه ادامه دهید.
7- در طول تمرین سعی نمایید ساکن و بی حرکت باقی بمانید.
8- حالا به کارها مختلفی که می خواهید در طول روزهای متمادی انجام دهید فکر کنید. به جنبه های مختلف آن بپردازید و سپس برای انجام دادن آنها در ساعات و اوقات مختلف برنامه ریزی نمایید. با انجام دادن این کار متوجه وسعت نگاه و حضور ذهن و تمرکز برتر خود می گردید. با تکرار این روند ذهن شما قوی تر و بهتر عمل خواهد کرد.
به نقل از مجله «یوگا پیام مهر »
سال ششم، شماره بیست و سوم

دستورات قرآنی‌، در زمینه "خدمت به مردم‌"

دستورات قرآنی‌، در زمینه "خدمت به مردم‌"
با توجه به مفهوم "نهضت خدمت‌رسانی‌" و خدمت به مردم‌، که عام بوده و هم خدمت رسانی از جانب مسئولان و کارگزاران حکومتی را شامل شده و هم خدمت رسانی اقشار مردم نسبت به یکدیگر را، چند مطلب قابل ذکر است‌:
1. "خدمت‌"، تنها در حوزه خدمات اقتصادی‌، صنعتی و یا خدمات اجتماعی به مردم‌، خلاصه نمی‌شود، بلکه این واژه‌، خدمات فرهنگی‌، تربیتی و نظامی یا انتظامی و حتی خدمات قضائی را نیز شامل می‌گردد.
بنابر این‌، می‌توان گفت‌: قرآن کریم‌، بزرگ‌ترین خدمت را همان خدمت فرهنگی انبیأ الهی به مردم می‌شمارد، پیامبرانی که هر یک در راه هدایت مردم به سوی حق از هیچ چیز دریغ نکرده و تمامی آزارها را تحمل نموده و تا پای جان‌، برای "اقامه دین‌" الهی ایستادند. بزرگ‌ترین خدمت آنان‌، همان "تزکیه و تعلیم‌" انسان‌ها و هدایت آنان از تاریکی جهان و کفر به سوی نور بوده‌، خداوند می‌فرماید: "او کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان بر انگیخت که آیاتش را بر آن‌ها می‌خواند و آن‌ها را تزکیه کرده و به آنان کتاب ]قرآن‌[ و حکمت می‌آموزد، هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند." (جمعه‌، 2)(ملاحظه کنید بقره‌، 129 و 151.)
در همین راستا، یکی دیگر از خدمات سیاسی‌، فرهنگی آنان‌، آزادی انسان‌ها، از بند اسارت بوده‌; می‌فرماید: "ویَضَع‌ُ عَنهُم اِصرَهُم والاَغلـَل‌َ الَّتی کانَت عَلَیهِم‌; (اعراف‌، 157) و بارهای سنگین و زنجیرهایی را که به آن‌ها بود ]از دوش و گردن‌شان‌[ بر می‌دارد."(ر. ک‌: تفسیر موضوعی‌، پیام قرآن‌، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران‌، ج 7، ص 25، نشر مطبوعاتی هدف‌.)
2. افزون بر مطلب فوق‌، در مورد "خدمت به مردم‌" در قرآن کریم‌، به چند دسته از آیات می‌توان اشاره کرد:
الف‌) آیه تعاون‌; می‌فرماید: "وتَعاونوا عَلَی البِرِّ والتَّقوی‌َ ولا تَعاونوا عَلَی الاِثم‌ِ والعُدوَن‌ِ; (مائده‌، 2) ]و همواره‌[ در راه نیکی و پرهیزکاری با هم تعاون کنید و ]هرگز[ در راه گناه و تعدّی‌، هم کار یک دیگر نباشید."
روشن است که خدمت به مردم‌، نوعی تعاون و هم کاری با آنان در رفع مشکلات آن‌ها است‌.
ب‌) آیه احسان‌; می‌فرماید: "واَحسِنوا اِن‌َّ اللّه‌َ یُحِب‌ُّ المُحسِنین‌; (بقره‌، 195) و نیکی کنید که خداوند، نیکوکاران را دوست دارد."
]ملاحظه کنید: (اسرأ، 7); (یونس‌، 26); (قصص‌، 77)[ روشن است که خدمت کردن به مردم‌، یکی از مصادیق "نیکی کردن به آنها است‌"
ج‌) آیة انفاق‌; خداوند، در آیات بسیاری سفارش به این امر می‌فرماید و یکی از اوصاف پرهیزکاران را انفاق در حال توانگری و تنگدستی معرفی کرده می‌فرماید: "بهشتی که وسعت آن آسمان‌ها و زمین است‌، برای پرهیزکاران آماده شده است # همان‌ها که در توانگری و تنگدستی‌، انفاق می‌کنند." (آل عمران‌، 133 و 134) هر چند انفاق‌، دارای اقسام و درجه‌های مختلفی است‌، که یک نوع آن صدقه‌، زکات و خمس است‌، که از نوع انفاق مالی است و نوع دیگر انفاق جان و یا انفاق وقت می‌باشد، به هر جهت انفاق و رسیدگی به محرومان و مساکین‌، یکی از بزرگ‌ترین خدمت اجتماعی به مردم است‌. ]ملاحظه کنید: (بقره‌، 267); (توبه‌، 103); (ذاریات‌، 19).[
د) آیة اطعام‌; قرآن کریم‌، یکی از عوامل مهم‌ّ عبور از گردنه دشوار قیامت را "اطعام دادن‌" شمرده می‌فرماید: "و تو نمی‌دانی آن گردنه چیست‌! آزاد کردن برده‌ای # یا غذا دادن در روز گرسنگی # یتیمی از خویشاوندان # یا مستمندی خاک نشین را." (بلد، 12 ـ 16) و در مقابل‌، اطعام نکردن و عدم رسیدگی به مستمندان را یکی از عوامل رفتن به جهنم محسوب فرموده‌.]ملاحظه کنید: (مدثّر، 42 ـ 44).[
"û) آیة قرض الحسنه‌; خداوند قرض الحسنه به مردم را قرض به خود قلمداد کرده و می‌فرماید: "مَن ذَا الَّذی یُقرِض‌ُ اللّه‌َ قَرضـًا حَسَنـًا فَیُضـَعِفَه‌ُ لَه‌ُ اَضعافـًا کَثیرَة‌ً; (بقره‌، 249) کیست که به خدا "قرض الحسنه‌ای‌" دهد، (و از اموالی که خدا به او بخشیده‌، انفاق کند) تا آن را برای او، چندین برابر کند؟
و) امر به معروف و نهی از منکر; یکی دیگر از مصادیق خدمت فرهنگی تربیتی‌، به مردم را می‌توان این مورد شمرد; زیرا افزون بر جلوگیری فساد و فحشا و اعمال زشت در میان جامعه‌، یک نوع آرامش و امنیّت اجتماعی را، برای مردم به ارمغان می‌آورد; خداوند می‌فرماید: "کُنتُم خَیرَ اُمَّة‌ٍ اُخرِجَت لِلنّاس‌ِ تَأمُرون‌َ بِالمَعروف‌ِ وتَنهَون‌َ عَن‌ِ المُنکَرِ وتُؤمِنون‌َ بِاللّه‌ِ; (آل عمران‌، 110) شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدیدار شده‌اید; ]چه این که‌[ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از کار ناپسند باز می‌دارید و به خدا ایمان دارید." که این در واقع یک وظیفه عمومی تمام اقشار جامعه می‌باشد و از طرفی از شئون و وظایف حکومت اسلامی و کارگزاران آن است‌، در مواردی که نیاز به شدت عمل دارد.(ر. ک‌: تفسیر نمونه‌، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران‌، ج 3، ص 35، دارالکتب الاسلامیة‌.)
م‌) آیة ایثار: خداوند در مدح انصار چنین می‌فرماید: "آنان کسانی را که به سوی‌شان هجرت کنند درست دارند و دل خود نیازی به آن چه که مهاجرین داده شده احساس نمی‌کنند و آن‌ها را بر خود مقدم می‌دارند هر چند خودشان بسیار نیازمند باشند.(حشر،9)
3. در قرآن مجید، آیاتی بیانگر این معنا است که برخی از انبیأ:، افزون بر وظیفه تبلیغی و خدمت هدایتگری مردم‌، خدمات دیگری نیز داشته‌اند، که بخشی از آن عبارت است‌:
الف‌) زره سازی حضرت داوود7; می‌فرماید: "وعَلَّمنـَه‌ُ صَنعَة‌َ لَبوس‌ٍ لَکُم لِتُحصِنَکُم مِن بَأسِکُم فَهَل اَنتُم شـَکِرون‌; (انبیأ، 80) و ساختن زره را به خاطر شما به او تعلیم دادیم‌، تا شما را در چنگ‌هایتان حفظ کند، آیا شکر گزار (این نعمت‌های خدا) هستید؟"
ب‌) خزانه داری حضرت یوسف‌; می‌فرماید: "(یوسف‌) گفت‌: "مرا سرپرست خزاین سرزمین (مصر) قرار ده‌، که نگهدارنده و آگاهم‌." و این گونه ما به یوسف در سرزمین (مصر) قدرت دادیم‌." (یوسف‌، 55 ـ 56) حضرت‌یوسف‌، در جریان کمک به مردم و مدیریت بحران اقتصادی شدیدی که کشور مصر را تحدید می‌کرد، به یاری مستضعفان شتافت تا از تبعیض‌ها بکاهد و حق مظلومان را از ظالمان بستاند و به وضع آن کشور سروسامان بخشد.(رجوع کنید: تفسیر نمونه‌، همان‌، ج 10، ص 5.)
ج‌) خدمت رسانی حضرت موسی‌به دختران حضرت شعیب‌; قرآن می‌فرماید: "فَسَقی‌َ لَهُما ثُم‌َّ تَوَلّی‌َ اِلَی الظِّـل‌ِّ; (قصص‌، 24) موسی برای (گوسفندان‌ِ) آن دو زن‌، آب کشید، سپس رو به سایه آورد." که و به وسیله این خدمت‌، فصل تازه‌ای در زندگانی حضرت موسی‌گشوده شد.
د) قرآن کریم‌، یکی از اهداف مهم نهضت انبیأ را برقراری و بسط عدالت اجتماعی در میان مردم ذکر کرده ]حدید،25[ و یکی از وظایف آنان را رفع اختلاف و قضاوت و داوری بین مردم‌، بیان می‌دارد; می‌فرماید: "خداوند، پیامبران را برانگیخت‌، تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی‌، که به سوی حق دعوت می‌کرد را، با آنان نازل نمود تا در میان مردم‌، در آن چه اختلاف داشتند داوری کند." (بقره‌، 213) و یکی از دستورهایش به حضرت داوود این است‌: "ای داوود! ما تو را خلیفه ]و نماینده خود[ در زمین قرار دادیم‌، پس در میان مردم به حق داوری کن‌." (ص‌،26) بنابر این‌، یکی از راه‌های خدمت رسانی به مردم‌، خدمت قضائی است‌.(ر. ک‌: تفسیر موضوعی پیام قرآن‌، همان‌، ج 7، ص 31 / تفسیر نمونه‌، همان‌، ج 19، ص 261.)
"û ) در قرآن‌، از خدمات "ذوالقرنین‌" نیز سخن به میان آمده ـ هر چند او از انبیأ الهی نیست ـ در بخشی از آیات به ظلم ستیزی او اشاره شد و در بخش دیگر به بیان سدسازی او در برابر هجوم قوم یأجوج و مأجوج می‌پردازد و می‌فرماید: "(ذوالقرنین گفت‌:) قطعات بزرگ آهن را برای من بیاورید (و آن‌ها را به روی هم چیند) تا کاملاً میان دو کوه را پوشانید، سپس‌، گفت‌: (آتش در اطراف آن بیافروزید و) در آتش بدمید. (آنها دمیدند) تا قطعات آهن را سرخ و گداخته کرد، گفت (اکنون‌) مس ذوب شده برای من بیاورید تا به روی آن بریزم‌." (کهف‌، 96)(رجوع کنید به‌: تفسیر نمونه‌، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران‌، ج 12، ص 523 ـ 552، دارالکتب الاسلامیة‌.)
4. در آیاتی از قرآن کریم‌، خداوند انسان‌ها را تشویق به کار و تلاش فرموده است و بدیهی است که خدمت به مردم در ضمن کار و تلاش است‌; می‌فرماید: "او کسی است که دریا را مسخّر (شما) ساخت تا از آن‌، گوشت تازه بخورید و زیوری برای پوشیدن (مانند مروارید) از آن استخراج کنید و کشتی‌ها را می‌بینی که سینه دریا را می‌شکافند تا شما (به تجارت پردازید و) از فضل خدا بهره گیرید، شاید شکر نعمت‌های او را به جای آورید. (نحل‌، 14)(ر. ک‌: (فاطر، 12); (اسرأ، 12); (قصص‌، 73).) قرآن کریم‌، تلاش برای معاش و خدمت به مردم را همردیف جهاد در راه خدا بیان می‌کند; می‌فرماید: "گروهی دیگر برای به دست آوردن فضل الهی (و کسب روزی و خدمت به مردم‌) به سفر می‌روند و گروهی دیگر در راه خدا جهاد می‌کنند..." (مزمل‌، 20) و این اهمیت اسلام به این موضوع را نشان می‌دهد.(ر. ک‌: تفسیر نمونه‌، همان‌، ج 25، ص 200 و ج 9، ص 21.)
در سیرة انبیأ و اولیأ خداوند، می‌خوانیم که آنان با کار و تلاش خویش و ارائه خدمتی به مردم‌، ارتزاق می‌کردند; مثلاً در حدیثی از امام علی‌می‌خوانیم که‌: "حضرت داوود7 با دست خویش‌، از برگ خرما بوریا می‌بافت و به همنشینانش می‌گفت‌: کدام یک از شما برای فروش آن‌، مرا یاری می‌کند؟ و آن گاه‌، از بهای آن‌، قرص نان جو می‌خورد."(نهج البلاغه‌، خطبة 160.) و یا حضرت ادریس‌و یا لقمان دو زندگی می‌کردند.(رجوع کنید به‌: توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث‌، محمد محمدی ری‌شهری‌، ترجمه سیدابوالقاسم حسینی (ژرقا)، ج 1، ص 182 ـ 250، دارالحدیث‌.)
افزون بر این‌، در روایات اهل بیت‌: سفارش اکیدی نسبت به بجاآوردن درخواست برادران ایمانی شده‌، به طوری که یکی از مهم‌ترین حقوق برادری‌، در پی حوایج و خدمت به مردم شمرده شده است‌. که پرداختن به آن خارج از این پاسخ نامه می‌باشد. فقط به روایتی از "جمیل‌" بسنده می‌کنیم که از امام صادق‌نقل می‌کند: "مؤمنان خدمت کار یکدیگرند، (جمیل گوید:) عرض کردم‌: چگونه خدمتکار یکدیگرند؟ فرمود: به یکدیگر سود می‌رسانند."( اصول کافی‌، ثقة‌الاسلام کلینی ـ رحمه الله ـ ج 2، ص 167، ح 9، دارالتعارف‌/ رجوع کنید: میزان الحکمة‌، محمدمحمدی ری‌شهری‌، ترجمه جمید رضا شیخی‌، ج 3، ص 1377، دارالحدیث‌/ الف حدیث فی المؤمن‌، شیخ هادی نجفی‌، نشر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‌/ مستدرک الوسایل‌، محدث نوری ـ رحمه الله ـ، ج 9، ص 50، نشر مؤسسه آل البیت‌.)
5. پیامدهای دنیوی و اخروی خدمت به مردم‌: از آن جا که زندگی بشر، به طور اجتماعی است و با توجه به مختلف بودن استعداد و توان و ذوق هر فرد اجتماع در زمینه‌های مختلف‌، ناگزیر از تعامل صحیح افراد یک جامعه با هم هستیم و این همان در خدمت یک‌دیگر بودن و تعاون داشتن در زمینه‌های مختلف را می‌طلبد. قرآن کریم در این مورد می‌فرماید: "نَحن‌ُ قَسَمنا بَینَهُم مَعیشَتَهُم فِی الحَیوَة‌ِ الدُّنیا ورَفَعنا بَعضَهُم فَوق‌َ بَعض‌ٍ دَرَجـَت‌ٍ لِیَتَّخِذَ بَعضُهُم بَعضـًا سُخریـًّا; (زخرف‌، 32)، معیشت آن‌ها را در زندگی دنیا، در میان آن‌ها تقسیم کردیم و بعضی را بر بعضی برتری دادیم تا یکدیگر را مسخّر کرده (و با هم تعاون و خدمت نمایند)."
در مورد پیامدهای دنیوی خدمت رسانی به مردم‌، می‌توان گفت‌: از برخی آیات قرآن کریم چنین استفاده می‌شود که خداوند برای مردم آرامش‌، امنیت‌، رفاه را در این دنیا می‌خواهد، تا در سایه آن‌ها به عبادت و بندگی خداوند بپردازد و از همین روست که آسمان‌ها و زمین را مسخّر انسان قرار می‌دهد.
خدمات مالی به انسان‌ها، کمترین پیامدش در این دنیا، رفع نیاز مندی مستمندان و درماندگان است‌، افزون بر این که یک حالت قرب معنوی را در همین دنیا، برای خادمین آن به دنبال دارد. و همچنین است در مورد خدمات فرهنگی که سعادت دنیوی را به همراه داشته و یک نوع آرامش روحی و روانی به انسان‌ها عطأ می‌کند.
پیامدهای اخروی آن‌، با توجه به آیات و روایات‌، بهشت جاویدان است (البته اگر برای خدا باشد) و تمام ثواب‌های مطرح شده برای انفاق و قرض الحسنة و صدقه و جهاد در راه نجات مستضعفان و... را می‌توان به عنوان پیامدهای اخروی بیان داشت‌.
در روایتی از رسول اکرم‌آمده است‌: "هر مسلمانی که گروهی از مسلمانان را خدمت کند، خداوند به تعداد آنان در بهشت به او خدمتکار دهد."(اصول کافی‌، همان‌، ج 2، ص 207، ح 1.)
خلاصه‌: از منظر آیات و احادیث اهل بیت‌: دسته‌ای دلالت بر تشویق و ترغیب مردم به کار و تلاش و خدمت گزاری می‌کند، حتی اگر ارائه آن خدمت برای گذران زندگی باشد، به طوری که پیامبر اکرم‌دست سعد انصاری را ـ که در اثر ریسمان و بیل رشته رشته شده بود ـ می‌بوسند.
برخی از روایات‌، بیان‌گر پاداش‌های اخروی‌ِ خدمت گزاری است که به آن اشاره شد.
بعضی دیگر از احادیث‌، به پاره‌ای از راه‌های خدمت‌گزاری اشاره دارد، مثلاً امام علی‌در بیان وضع زندگی مردم‌، در روزگار پیشوایی خودشان می‌فرمایند: "در کوفه کسی نمانده جز آن که از نعمت برخوردار بوده و زندگی آسوده‌ای دارد; فرومایه‌ترین مردم‌، نان گندم می‌خورد، زیر سایبانی مَسکن دارد و از آب گوارای فرات می‌نوشد.(توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث‌، همان‌، ج 1، ص 430، ح 773.)
و در نامة مشهورشان به مالک اشتر، آن گاه که وی را به گارگزاری مصر می‌گمارند; می‌فرماید: "باید بیش از آن که به گردآوری خراج (و مالیات‌) بیندیشی‌، در اندیشه عمران و آبادسازی زمین باشی‌; زیرا خراج گرد نیاید مگر به آبادانی‌(نهج البلاغه‌، سیدرضی ـ رحمه الله ـ کتاب 53.)
و روایات فراوانی که حکایت از برآوردن نیاز مردم و محتاجان دارد; امام علی‌در نامه‌ای به یکی از کارگزاران خویش چنین آورده‌اند: "پس از دل و جان با مردم انصاف ورزید و برای برآوردن نیازهایشان شکیبا باشید، که همانا شما خزانه داران‌ِ مردم‌، وکیلان أمت و سفیران پیشوایان هستید و... ."(نهج البلاغه‌، کتاب 51، رجوع کنید: میزان الحکمه‌، همان‌، ج 3، ص 1316 ـ 1327.)

هیچ کس شبیه هیچ کس

هیچ کس شبیه هیچ کس
آن فرض این بود که: فرایندهای اصلی زیرین کلیه اندیشه های انسانی یکی است، چه در تپه های تبت و چه در سبزه زارهای مکزیک. تفاوت های فرهنگی ممکن است موضوع اندیشه مردم را تحمیل کنند.
مثلاً نوجوانان بوتسوانایی ممکن است با همان شور و حرارتی درباره گاوها بحث کنند که همسالان نیویورکی شان درباره ماشین های اسپورت. عادات فکری- یعنی استراتژی هایی که مردم در فرآوری اطلاعات و معنا دادن به جهان پیرامونشان اتخاذ می کنند- بنابه فرض محققان غربی برای همه، یکسان بود که مثل عالی اش در اهمیت دادن به استدلال منطقی، علاقه به دسته بندی و اصرار بر فهمیدن وضعیت ها و حوادث با اصطلاحات خطی علت و معلول، مشهود است.این مقاله، با این پیش فرض، به این موضوع می پردازد که فرهنگ ها چگونه عادت های ما را طبقه بندی می کنند.
کارهای اخیر یک روان شناس اجتماعی در دانشگاه میشیگان دیدگاه دیرینه در باب کارکرد ذهن را متحول کرده است. دکتر ریچارد نیسبت و همکارانش در مجموعه ای از آزمایشگاه ها با مقایسه آمریکایی های اروپایی تبار با اهالی آسیای شرقی دریافتند که افرادی که در فرهنگ های متفاوت رشد کرده اند نه تنها به چیزهای متفاوتی فکر می کنند، بلکه با روشی متفاوت نیز فکر می کنند.
دکتر نیسبت می گوید: ما عادت داشتیم فکر کنیم که همه انسان ها از مقولات (دسته بندی ها) به طور یکسانی استفاده می کنند؛ منطق در فهم زندگی روزمره نقش یکسانی را برای همه بازی می کند؛ حافظه، ادراک، اعمال قواعد و مانند آن برای همه یکسانند، ولی اکنون استدلال می کنیم که خود فرایندهای شناختی، بسیار انعطاف پذیرتر از آن چیزی هستند که جریانات غالب روانشناسی تصور می کردند .
از جهات بسیاری، تفاوت های فرهنگی ای که پژوهشگران آن را توصیف کرده اند، بازتابی است از آنچه توسط مردم شناسان توصیف شده است و ممکن است برای آمریکایی هایی که در آسیا زیسته اند چندان شگفت انگیز نباشد. دکتر نیسبت و همکارانش نخستین پژوهشگران روان شناسی نیستند که پیشنهاد کرده اند فکر ممکن است ریشه در مفروضات فرهنگی داشته باشد؛ روان شناسان شوروی در دهه 1930 مسائل منطقی ای برای کشاورزان ازبک مطرح کردند تا نشان دهند که ابزارهای عقلانی متأثر از شرایط عملی [زندگی] است.
در یک دید وسیع، لابراتوارها- که در ایالات متحده، ژاپن، چین و کره راه انداخته شده بودند- یک تقسیم آشنا را مستند کرده اند. محققان دریافتند شرقی ها کل گرایانه تر فکر می کنند، به بافت و روابط توجه بسیار بیشتری دارند، بیشتر بر معرفت مبتنی بر تجربه تکیه می کنند تا منطق انتزاعی و در مقابل، تناقض، تساهل بیشتری به خرج می دهند، ولی غربی ها در فکر کردنشان تحلیلی ترند، تمایل دارند اشیا را از بافت شان جدا کنند، از تناقض بپرهیزند و تکیه بیشتری بر منطق صوری داشته باشند.
مثلاً در یک مطالعه توسط دکتر نیسبت و تاکاهیکوماسودا- یک دانشجوی فارغ التحصیل در میشیگان- به دانشجویانی از ژاپن و ایالات متحده یک صحنه متحرک از زندگی زیر آب نشان داده شد که در آن یک ماهی بزرگتر کانونی در میان ماهی های کوچکتر دیگر و بقیه آبزیان، شنا می کرد.
وقتی از آنان سؤال شد چه دیده اند، موارد آزمایش ژاپنی، بیشتر تمایل داشتند با توصیف صحنه، آغاز کنند، مثلاً بگویند: یک دریاچه استخر دیدم یا کف [استخر] سنگی بود . یا آب، به سبزی می زد . ولی برعکس آمریکایی ها تمایل داشتند توصیف شان را با ماهی بزرگتر شروع کنند و جملاتی شبیه این را بگویند: چیزی شبیه یک ماهی قزل آلا داشت به سمت راست می رفت .
به طور کلی، افراد مورد آزمایش ژاپنی در این مطالعه 70 درصد بیشتر از آمریکایی ها جملاتی راجع به جنبه های محیط پس زمینه گفتند و نیز دو برابر آمریکایی ها در مورد روابط بین اشیاء جاندار و بی جان عبارت داشتند. مثلاً فرد ژاپنی ممکن است به این توجه کند که ماهی بزرگ از مقابل خزه های دریایی خاکستری شنا می کرد .
دکتر نیسبت می گوید: آمریکایی ها بیشتر تمایل داشتند روی بزرگترین ماهی، روشن ترین شیء، ماهی ای که سریع تر حرکت می کند و... تمرکز کنند .اما محققان دریافتند توجه بیشتر آسیای شرقی ها به بافت و روابط صرفاً سطحی نبود. وقتی به شرکت کنندگان ژاپنی همان ماهی بزرگ نشان داده شد که در جهت متفاوت و پس زمینه جدیدی شنا می کرد، آنها در تشخیص آن مشکل بیشتری داشتند تا آمریکایی ها که نشان می دهد ادراک آنها عمیقاً به ادراک شان از صحنه پس زمینه گره خورده است.درباره تفسیر حوادث در جهان اجتماعی نیز به نظر می رسید آسیایی ها به نحو مشابهی به بافت حساسند و از آمریکایی ها در تشخیص اینکه کی رفتار مردم توسط فشارهای محیطی تعیین شده است، سریعتر عمل می کردند.
روان شناسان از دیرباز نسبت به آنچه خطای بنیادین نسبت دادن خوانده اند هشدار داده اند. این خطا عبارت است از تمایل مردم به تبیین رفتارهای انسانی بر حسب خصایص بازیگران فردی، حتی هنگامی که نیروهای محیطی قوی ای نیز در کار باشند. مثلاً اگر به مردم گفته شود به کسی تعلیم داده شده تا یک سخنرانی به نفع یک کاندیدای انتخاب ریاست جمهوری انجام دهد، بیشتر مردم باور خواهند داشت که گوینده به آنچه می گوید اعتقاد دارد.
در یک مطالعه توسط دکتر نیسبت و اینچئول چول از دانشگاه ملی سئول در کره، از افراد تحت آزمایش کره ای و آمریکایی خواسته شد تا مقاله ای را به نفع یا علیه انجام آزمایش های اتمی توسط فرانسه در اقیانوس آرام مطالعه کنند. به این افراد گفته شد که نویسنده مقاله هیچ گزینه ای برای نوشتن نداشته است. اما افراد تحت آزمایش از هر دو فرهنگ، همچنان تمایل به خطا نشان می دادند، با این قضاوت که نویسندگان مقاله به موضعی که در مقالات اتخاذ شده است، اعتقاد داشته اند.
وقتی از افراد کره ای نخستین بار خواسته شد تا تجربه مشابه را خودشان از سر بگذرانند - یعنی نوشتن یک مقاله طبق توصیه ها- آنها سریعاً قضاوت هایشان را درباره اینکه نویسندگان اصلی مقالات چقدر به جدیت به آنچه نوشته اند باور داشته اند، تعدیل کردند، ولی آمریکایی ها به این مضمون چسبیدند که نویسندگان مقالات عقاید صریحشان را بیان کرده اند.یکی دیگر از تفاوت های عجیب که توسط محققان کشف شد، در روش پاسخ آسیای شرقی ها و آمریکایی ها در استودیوها در مواجهه با تناقض ظاهر شد.
دکتر نیسبت می گوید: وقتی استدلال هایی ضعیف تر علیه آمریکایی ها اقامه شد، آنها تمایل داشتند به وسیله در هم کوبیدن استدلال های ضعیف تر و حل تناقض تهدیدآمیز درون ذهنشان، عقاید خود را تقویت کنند، ولی آسیایی ها بیشتر تمایل داشتند با اذعان به اینکه حتی استدلال های ضعیف تر هم حسن هایی دارند، موضع خود را تعدیل کنند.
مثلاً در یک مطالعه به افراد تحت آزمایش آسیایی و آمریکایی، استدلال های قوی ای به نفع تامین بودجه یک پروژه تحقیقاتی درباره فرزندخواندگی ارائه شد. به یک گروه دیگر، استدلال هایی قوی در حمایت از پروژه و استدلال هایی ضعیف علیه آن ارائه شد.
هم افراد آمریکایی و هم آسیایی در گروه اول حمایت قوی ای از پروژه کردند، ولی با اینکه آسیایی ها در گروه دوم به استدلال های ضعیف مخالف با کاهش حمایت خود پاسخ دادند، آمریکایی ها واقعاً حمایت خود از پروژه را در پاسخ به استدلال های مخالف افزایش دادند.
در مجموعه ای از مطالعات، دکتر نیسبت و کیاپینگ پنگ از دانشگا کالیفرنیا در برکلی دریافتند که افراد تحت آزمایش چینی تمایل کمتری از آمریکایی ها، نسبت به حل تناقضات در بسیاری از مواضع دارند. وقتی از آمریکایی ها خواسته شد تا یک درگیری بین مادران و دختران را تحلیل کنند، آنها سریع به نفع یکی از طرفین موضع گیری کردند، ولی چینی ها بیشتر تمایل داشتند حسن های هر دو طرف را ببینند و مثلاً این گونه اظهارنظر می کردند که: هم مادران و هم دختران نتوانسته اند همدیگر را درک کنند .
وقتی به این دو گروه، انتخاب بین دو نوع مختلف استدلال فلسفی ارائه شد که یکی مبتنی بر منطق تحلیلی و حل تضاد و دیگری مبتنی بر روش دیالکتیک و پذیرفتن تضاد بود، چینی ها رویکرد دیالکتیک را پذیرفتند در حالی که آمریکایی ها استدلال های منطقی را ترجیح دادند و چینی ها طرفداری بیشتری از آمریکایی ها نسبت به ضرب المثل های دارای تضاد ابراز کردند.
مثل این حکمت چینی که می گوید: آدم های خیلی متواضع، کمی لاف زن اند . دکتر نیسبت می گوید: افراد تحت آزمایش آمریکایی این تضادها را واقعاً اعصاب خردکن تلقی کردند.دکتر نیسبت و دکترآرانورنزیان از دانشگاه ایلی نویز همچنین علایمی را کشف کردند مبنی بر اینکه وقتی منطق و دانش تجربی در تضاد باشند، آمریکایی ها بیشتر از آسیایی ها طرفدار قواعد منطق صوری اند که این امر به علت همراهی با یک سنت در جوامع غربی است که از یونان باستان آغاز شده است.
مثلاً محققان دریافتند وقتی به آمریکایی ها این استدلال منطقی ارائه شود: تمام حیوانات دارای پشم به خواب زمستانی می روند، خرگوش ها دارای پشم اند، بنابراین خرگوش ها به خواب زمستانی می روند ، آنها تمایل دارند اعتبار استدلال را بپذیرند و ساختار صوری آن را که مربوط به قیاس است از محتوای آن که ممکن است صحیح یا ناصحیح باشد، جدا کنند. برعکس، آسیایی ها، بر مبنای ناصحیح بودن [نتیجه]، این قیاس ها را نامعتبر می دانستند. [زیرا همه حیوانات دارای پشم در واقع به خواب زمستانی فرونمی روند].
با اینکه اختلافات فرهنگی ای که در آثار محققان رهگیری شده است بسیار مهم اند، اما منشأ آنها چندان آشکار نیست. شواهد تاریخی نشان می دهند که بین اندیشیدن غربی و شرقی دست کم از دوران های باستانی یک شکاف وجود داشته است. سنت منازعات خصومت آمیز، استدلال منطق صوری و استنتاج تحلیلی که در یونان شکوفا می شد و یک فهم از بافت و پیچیدگی، استدلال دیالکتیکی و نیز مدارا در مقابل یین و یانگ های زندگی در چین رشد می یافت.
اینکه چقدر از این تفاوت شرقی - غربی نتیجه اعمال اجتماعی و مذهبی متفاوت، زبان های متفاوت یا حتی جغرافیای متفاوت است، کسی نمی داند، ولی دکتر نیسبت معتقد است هر دو سبک، مزایا و محدودیت هایی دارند و هیچ کدام از این دو رویکرد اموری ژنتیک نیستند، زیرا آمریکایی های آسیایی تبار که در ایالات متحده متولد شده اند به لحاظ شیوه های اندیشیدن از آمریکایی های اروپایی تبار غیرقابل تشخیص اند.
با این حال هنوز همه قبول ندارند که کلیه تفاوت هایی که توسط دکتر نیسبت و همکارانش توصیف شده نمایانگر تفاوت های بنیادین در فرایندهای روانی است.
مثلاً دکتر پاتریشا چنگ، استاد روان شناسی در دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس معتقد است، بسیاری از یافته های محققان با تجربیات خود او هماهنگ است. او می گوید: من که در یک خانواده سنتی چینی بزرگ شده ام و علاوه بر آن در فرهنگ غربی هم بوده ام، برخی عادات تدافعی در تفسیر جهان را می بینم که در میان فرهنگ ها، مختلف است و همان ها خود منجر به تفاوت های گسترده ای می شود .
ولی دکتر چنگ فکر می کند برخی تفاوت ها - مثل تسامح آسیایی ها در مقابل تناقض- کاملاً اجتماعی اند و هیچ تفاوتی در تسامح منطقی وجود ندارد.
تا آنجا که لابراتوارها، تفاوت های واقعی را در ادراک و اندیشیدن نشان می دهند، روان شناسان باید به طور بنیادین افکار آنان را درباره آنچه کلی و جهانی است و آنچه را که نیست مورد بازنگری قرار دهند و الگوهای جدیدی از فرآیندهای ذهنی را توسعه دهند که تاثیرات فرهنگی را نیز ملحوظ کند.
منبع:
نیویورک تایمز- جولای 2006
منیع :
همشهری آنلاین

نوع موسیقی و تاثیر آن بر کودک

نوع موسیقی و تاثیر آن بر کودک
نوع موسیقی و اثر آن بر روح و روان کودکانمان
بنام خالق یکتا
دنیای امروز دنیایی است مکانیزه و ماشینی که میتوان گفت تمامی انسانها وحیوانات و یا تمامی موجودات زنده ایی که بر روی این کره خاکی زندگی می کنند بخشی از زندگی خود را با موسیقی سپری می کنند . به عنوان مثال در کشور هلند برای پرورش گل در زمانهای خاصی از شب برای افزایش رشد گیاهانشان از موسیقی آرام استفاده می کنند .
اگرما بخواهیم تاثیر موسیقی بر روح و روان کودکانمان را دریک جمع بندی خلاصه کنیم میتوانیم به طور کلی بگوییم که مخ به دونیم کره شکل گرفته است که یک قسمت ازآن برای محاسبات اعداد و ارقام وقسمت دیگر آن به طور کامل مربوط به قسمت هنرهای یک انسان محسوب می شود پس موسیقی یکی ازعاملهای محرک برای تخلیه روح و روان شناخته شده و می شود .
تاثیرات روانی موسیقی هایی ازنوع 8/6 را در عده ایی ازکودکان می توان پیدا کرد که یک حس شاد بودن با یک انرزی اضافی دربیشتر اوقات در وجودشان دیده می شود اما از رویی دیگر در تعداد زیادی ازکودکان دیده می شود که به علت زیاد از حد گوش دادن موسیقی های خاص که خانواده ها بیشتر به آنها علاقه دارند ذهن کودکانشان مجبور و یا عادت به دیدن وشنیدن اینگونه موزیک های خاص شده است وسبکهای دیگرموسیقی که مربوط به سنین آنها می باشند نمی توانند تحمل کنند . و گاه درعده ایی ازآنها پرخاش گریی حرکات ناموزون ویا سکوت های طولانی و دیده می شود که اگر به اصل این موضوع برگردیم می بینیم که یکی ازعوامل اینگونه حالات شنیدن و دیدن این موزیک ها میباشد که باعث اثر مستقیم روی آنها شده است که درسنین بالاتر می توان طرز پوشیدن لباس و آداب و منششان به تقلید از آن گروهها را اشاره کرد که دربعضی موارد دچارحوادثی غیرقابل جبران می شود که باید کاملا جدی گرفت . حال اگر موسیقی ایی که مربوط به سنین آنها باشد را قبل ازرفتن به مهد کودک ویا مدرسه برایشان گذاشته شود وحس حاکم برفضایی را که فرزندانمان دوست دارند برایشان درست شده باشد می تواند تآثیرات زیر را داشته باشد :
1- شادابی ونشاط
2- آرامش روحی وروانی (باانرزی اضافی)
3- آمادگی ذهنی برای فراگیری مطالب
بهادادن به هنرهای کودکان :
کودک امروز آینده فردای جامعه هر کشور را تضمین می کند و به نوعی خلاقیت هایی که دروجودشان حاکی است اگر ارزش و بها داده شود می توانند در آینده نزدیک به نوعی به ارزشهای خود و جامعه آن کشور جامه عمل بپوشاند و می توان گفت ایده ها و نظرهایشان با کوچک بودن ازدید ما ایده های بزرگی ازدید خودشان می باشد که اگر این ایده ها را از بعدی دیگر نگاه کنیم می تواند به نوعی ایده های بزرگی برای ماهم به حساب آید . دربعضی از انسانها دیده می شود که درسنین پایین آموزشهایی دیده اند که به نسبت طرز فکرشان و خلاقیت هایشان بالاتر ز دیگر افراد آن گروه سنی می باشد و می توان گفت که از کودکی مسیری را برای خود روشن کرده اند .
کودکانی وجود دارند که با سنین پایینی که دارند نوازندگان خوبی هستند و یا عده ایی از آنها هستند که کار با رایانه را به راحتی انجام می دهند و کارهایی ناخداگاه انجام می دهند که اصلا به سنین آنها نمی خورد . دربعضی از خانواده ها دیده می شود که بدون هیچ توجهی از کنار این هنرها و کارها به سادگی می گذرند و به جای تشویق فرزندانشان با یک کلمه آفرین یا خوب است و یا برو حوصله ندارم به راحتی از آن حرکت مثبت می گذرند ولی اگر بلعکس فقط با دادن یک کادوی کوچک آنها را تشویق کنیم فردای آن روزبه کارهای فراتر از آن می پردازند و یا با جدیت بیشتر به تمرین های آموزشی خود می پردازند . تمامی این حالات درزمانی میتواند اتفاق بیفتد که ذهنیت فرزندانمان رو به شاد بودن و یا بهتر است بگوییم رو به مثبت حرکت کند و هیچگونه فکر اضافی و یا فکر منفی برای ذهن آنها تراشیده نشده باشد .
IN THE NAME OF THE MOST HIGH
• Today s word is mechanized and all creatures and human beings that live on it have to spend some hours by music .in Nether lands ,for instance ,they play calm music for flowers at some certain hours of night for better growth .if we want to calculate the effect of music on our children ,we can generally say music is one of the factors in relaxing the soul .the brain has two hemispheres that one of the is for digist and arithmetic and the other one dedicated to arts .
• the type of music and its effects on the kid s soul :
• Psychic effect of pop / jazz music can be found in a group of children who have some sense of excitement and extra energy in most of the time ,from the other side in most cases ,it is seen that over listening to some special music that families are more interested in ,forces or makes the children get used to these type of music ad consequently the other forms of music that are suitable for their age can not be tolerated .so ,in some cases disharmonized reactions or long silent s happen .if we fours on the core of this subject we realize that one of the factors of these reactions is listening to these types of music .there types of music have straight effects on them .in older ages this effect can be seen through the way of clothes and social behavior which are imitations from these groups .in some cases this matter causes uncompensatable accidents that should be seriously considered .now ,if their own music can be played for them before their entrance to kindergarten or school and the space that they like can be created ,the following effect may happen :
________________________________________
• 1- happiness and exciement
• 2- psychic and soul calmmess
• 3- internalpreparation for learning
• praising the children art :
• Today s child garentees the country s tomorrow ,in other words if we prais and evaluate their creatirities ,they can reinforce their sociaty s capabilities in near future ,if we look at these ideas form some other angle ,they can be considered as big important ones for us .in some cases we can see that some people have recieved some educations in lower ages which are higher than the average or normal thoughts or creativities for that age .we can say these people have chosen some special way of life .there are children who are good players or can easily work with P.C.s or other arts which have no relation to their age .in some families these capabilities are simply ignored .these parents may pass them just by sayin : it s ok! or well done! or i m busy now! easily .but if encourage them by some small gift ,they will do some greater things the day after or may pay attention to their activities more seriously .all these happens at the time that our kids .minds are toward positive feelings and there are no extra or negative thought in their mind .
Let s the success of our today s children and tomorrow s sociaty builders !
( Hamed Soultani

کودکان و آسیبهای اینترنت

کودکان و آسیبهای اینترنت
 این روزها پسرها و دخترها هر دو به یک نسبت به بازیهای رایانه ای علاقه نشان می دهند. تنها تفاوت اینجاست که آنها انواع متفاوتی از بازیهای رایانه ای را می پسندند.پسرها کلکها و رمزهای بازیها را به رایانه انتقال می دهند. این بازیها باعث فراهم نمودن شادابی، توانایی و انرژی بیشتر آنان می شود. در ضمن این بازیها بیشتر خشن هستند و شخصیت اصلی آن، اغلب مجبور است با نزاع راه خود را در مقاطع مختلف پیش ببرد. این بازیها شامل حل معما یا یافتن گنجینه ها و جواهرات است.
تحقیقات همچنین نشان می دهد که پسران بیشتر از دختران به انتقال موسیقی به رایانه می پردازند. در حالی که دختران از اتاقهای گفتگو و ایمیل استفاده می کنند. این مطلب نشان دهنده آن است که دختران اجتماعی تر از پسرانند.
با این حال سن نقش مهمی در انگیزه کودک برای استفاده از اینترنت دارد. کودکان پیش دبستانی و دبستانی بیشتر به بازی کردن و جستجوی اطلاعات می پردازند و کمتر به ایمیل زدن و چت کردن روی می آورند؛ زیرا مهارتی برای استفاده از این برنامه ندارند، در حالی که نوجوانان بیشتر به این برنامه ها علاقه مندی نشان می دهند.
تجارب مثبت کودکان از اینترنت
از سوی دیگر بررسیها نشان می دهد برای تعداد زیادی از کودکان مشکل است که تجارب مثبت خود را در هنگام استفاده از اینترنت بیان کنند، شاید به این دلیل که اینترنت قسمت اصلی زندگی روزانه آنها شده است.
از جمله فرصتهای خوشایند و دلپذیری که توسط اینترنت برای کودکان فراهم شده، جستجوی اطلاعات درباره سرگرمیها و علاقه های آنان و نیز ارتباط با دوستان و آشنا شدن با اشخاص جدید است. بیشتر کودکان، اینترنت را به این دلیل دوست دارند که سرگرم کننده است، گر چه یافتن اطلاعات برای مدرسه نیز یک تجربه مثبت است.
تجارب منفی کودکان از اینترنت
در یک تحقیق برای بررسی و مطالعه تجارب منفی کودکان از اینترنت، از کودکان خواسته شد تا بعضی چیزهایی که در هنگام استفاده از اینترنت برای آنها ایجاد مزاحمت و اغتشاش می کنند را بنویسند. کودکان اغلب این نوع اطلاعات را به ما نمی دهند؛ زیرا می ترسند این اطلاعات به گوش والدین یا دبیران آنان برسد. در این پژوهش معلوم شد هشت سال پیش 7/24 درصد از کودکان مورد مطالعه، هنگام استفاده از اینترنت با موارد ناراحت کننده، ناخوشایند و اضطراب آور رو به رو می شدند، اما این رقم در سالهای بعد افزایش یافت؛ به طوری که در سال 2006 این رقم به بیش از 60 درصد رسید.
پژوهشگران سه خطر را در هنگام استفاده از اینترنت مطرح می کنند و به والدین درباره آن هشدار می دهند: 1- در معرض موارد نامناسب قرار گرفتن 2- آزارهایی که به هنگام کار با اینترنت با آن مواجه بودند 3- فشارهایی که متعاقب آن گریبانگیر کودکان می شود.
در سال 1999، یکی از تجارب ناخوشایندی که کودکان ذکر کردند این بود که در حین استفاده از اینترنت ناگهان با یک ویروس برخورد می کردند که به دنبال آن تصاویر پورنوگراف و مستهجن ظاهر می شد. آزارهای اینترنتی توسط 5/2 درصد از کودکان گزارش شد. هیچ کدام از کودکان آزارهایی که بعد از استفاده از اینترنت ممکن بود گریبانگیر آنان شود، گزارش نکردند. ویروس می تواند به میزان زیادی ناخوشایند باشد. اگر چه ویروسها نامرتبط با سه خطر ذکر شده هستند، اما دریافتیم که کودکان نه تنها از دست ویروس اذیت می شوند، بلکه آنان همچنین از سرزنشها و انتقادهای والدین و مربیان نیز به علت آسیبها و خسارتهای ایجاد شده هراسانند؛ چون احتمال می دهند که از استفاده از اینترنت منع شوند. تجارب منفی و ناخوشایندی که کودکان به آن اشاره کردند، مواردی بود از قبیل عکسها و نوشته های مستهجن و تحریک کننده احساسات جنسی، ترس و وحشت، ویروسها، تهدید توسط افراد آشنا و تهدید توسط افراد ناشناس.
تقریباً 80 درصد کودکان در مورد تجارب منفی خود با دیگران صحبت می کنند، البته انتظار می رود که این افراد مربی یا والدین آنان باشند، اما 45 درصد کودکان تجارب منفی خود را تنها با دوستانشان در میان می گذارند.
نتیجه آنکه
امنیت کودکان در اینترنت از زمانی که کودکان شروع به استفاده از اینترنت کردند، به موضوعی قابل بحث تبدیل شده است. بیشتر افراد معتقدند که استفاده از اینترنت می تواند یک تجربه تربیتی و فرهنگی برای کودکان باشد، اما اینترنت در عین حال می تواند یک مکان بسیار خطرناک نیز باشد. والدین این مطلب را می دانند، در نتیجه نرم افزارهای فیلتر را روی رایانه ها نصب می کنند یا اینکه رایانه را در اتاق نشیمن قرار می دهند تا آنان بتوانند کنترل زیادی روی کودکان، در حین استفاده از اینترنت داشته باشند.
اگر چه نرم افزارهای فیلتر در دسترس قرار دارند، اما تأثیرشان قابل بحث است. کودکانی که ترفندهای استفاده از رایانه را خوب می دانند، می دانند چگونه این فیلترها را دور بزنند و از کنار آن بگذرند. در واقع آنها با جنبه های منفی اینترنت دیر یا زود رو به رو خواهند شد.
علاوه بر آن، خانواده ها بشدت معتقدند که اینترنت یک ابزار آموزشی مؤثر است. اینترنت نه تنها یک منبع اصلی برای مدرسه است، بلکه مواردی که در اینترنت یافت می شود، کودکان را آموزش می دهد. برای مثال اینترنت ایجاد دوستی ها، نفرتها ودانش در مورد موضوعات حساس را فراهم می کند. اینترنت امروزه به تفریحگاه کودکان تبدیل شده است.
باید امیدوار باشیم که بودجه ای صرف کمک به شرکتهای نرم افزاری برای گسترش یا بهبود نرم افزارهای فیلتر شود تا کودکان را از خطر اینترنت محافظت کند.
در ضمن تحقیقات نیز به ما کمک خواهد کرد که اینترنت را به مکان امنی برای کودکان تبدیل کنیم.

تاثیر نماز بر وسواس های فکری

تاثیر نماز بر وسواس های فکری
امام صادق (ع) : 
شیطان ، به وسیله وسواس نمی تواند بر ضرر بنده خدا کاری بکند
مگر آن که بنده از یاد خدا اعراض کرده باشد .(1)
     “ وسواس  ( Obsession) از قدیمی ترین اختلالات شناخته شده روانی است که بین مردم از شیوع نسبتا بالائی ( حدود دو درصد جامعه ) برخوردار است (2) وسواس را امروزه در دو عنوان کلی “ وسواس فکری ” ( مانند احتیاط یا تنفر مربوط به ترشحات و مواد دفعی بدن ، ترس از وقوع اتفاقات وحشتناک مثل آتش سوزی و مرگ و .. ) و “ وسواس عملی ”
( مانند شست و شوی دست ، استحمام ، آرایش مفرط ، امتحان درها و قفلها ، مرتب و منظم کردن ، احتکار و جمع آوری و .. ) طبقه بندی می کنند .(3)
     موضوع سخن امروز ما “ وسواس فکری است ” که می تواند مشکلات متعدد و مسایل آزار دهندة بسیاری را برای شخص مبتلا و اطرافیانش به همراه داشته باشد . در این حالت شخص مبتلا ممکن است تصاویری ذهنی به شکل صحنه های وحشتناک و ناراحت کننده بسیاری داشته باشد که هر چه بیمار سعی در مقاومت در مقابل آنها دارد ، نمی تواند از آنها خلاص شود این وسوسه فکری از موضوعات بسیار کلی مانند سؤال ذهنی درباره اینکه : چه کسی خدا را آفریده ؟ هدف از زندگی چیست ؟ و .. گرفته تا افکار گناه آلوده جنسی و ترسهای مرضی و .. متفاوت است و تقریبا همه این افکار بیمار را در وضعیت وحشتناکی قرار می دهند .
     اما درست برخلاف آنچه که در مورد شخصیتهایی مثل “ جان بانی یان ” ( خطیب و مؤلف انگلیسی در قرن هفدهم ) که به شدت از افکار وسواسی در ارتباط با خدا و مذهب رنج می برد . به نظر می رسد ، مذهب و شکوهمندترین جلوه آن یعنی “ نماز ” می توانند در زدودن وسواس فکری نقش بسیار مهمی بازی کنند .
گواه این موضوع نیز یادآوری این مساله است که در منابع اسلامی وسواس پدیده شناخته شده ایست و به آن به عنوان “ وسوسه ای از سوی شیطان ” اشاره می شود . به عنوان مثال در کتاب اصول کافی ( باب عقل و جهل ) آمده است : “ در نزد امام صادق (ع) شخصی را به عقل و درایت نام بردند و گفتند او وسواس دارد ، حضرت فرمود : چگونه عاقل است که شیطان را اطاعت می کند ؟ ”
     در این مورد حتی منابع اسلامی از قول معصومین (ع) روشهای متعددی را برای پیشگیری و درمان وسواس پیشنهاد کرده اند ، که از آن جمله بهره از ادعیه و اذکار خاصی از جمله ( لا اله الا ا… ) و ( لا حول و لا قوه الا باا … ) می باشد که در حقیقت ما حصل همه آن روشها را می توان در “ ذکر خدا ” خلاصه کرد .
     در منابع علمی جدید ، برای متوقف کردن افکار وسواسی ، علاوه بر درمانهای دارویی و حتی قبل از آن درمانها ، از روشهای خاصی استفاده می شود که مهمترین آنها روش “ توقیف فکر ” نام داد و بدین ترتیب است که از بیمار خواسته می شود که به طور عمد افکار وسواسی خود را آزاد بگذارد و در این بین ناگهان درمانگر با صدای بلند و بیزار کننده ، فریاد می زند : ایست !؟! به نظر می رسد این عمل جریان فکر وسواسی را متوقف می کند .(4) 
     با این وصف برخی از اذکار و توجهات حین نماز نه تنها به این قبیل روشها قابل مقایسه است ، بلکه بسیار موثرتر به نظر می رسد .
     استفاده زبان و ذهن از ذکر “ غیر المغضوب علیهم و الضالین ” که جدائی راه مؤمن را از ابلیس و شیطان نشان می دهد دست کم ده بار ، طی نمازهای یومیه و فیض بردن از سوره مبارکه “ ناس ” بعد از حمد ، بخصوص توجه آیات شریفه “ من شر وسواس الخناس ” “ الذی یوسوس فی الصدور الناس ” به عنوان عواملی قدرتمند در توقف افکار وسواسی مطرحند .
     همان طور که اشاره شد ائمه معصوم (ع) که پزشکان حقیقی بشرند ، برای دوری از وسواس “ ذکر خدا ” را پیشنهاد کرده اند و این فرمان الهی است که “ برای ذکر من نماز را به پا دارید ” ( اقم الصلوه لذکری ).
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. بحار الانوار . جلد 69 ، صفحه 124 ، حدیث 2
2. ترجمه سیناپس کاپلان ـ سادوک ـ جلد 2 ـ ص 519
3. همان منبع ص 524
4. روانپزشکی لینفوردریس ـ ص 302

روش صحیح مطالعه

روش صحیح مطالعه

بارها شنیده ایم که دانش آموز یا دانشجویی می گوید :

(( دیگرحال و حوصله خواندن این کتاب را ندارم ))یا ((آنقدرازاین کتاب خسته شده ام که قابل گفتن نیست))ویا ((هرچقدرمیخوانم مثل اینکه کمتر یاد می گیریم))ویا ((10 بار خواندم و تکرار کردم ولی بازهم یاد نگرفتم))به راستی مشکل چیست ؟ آیا برای یادگیری درس واقعا باید 10 بار کتاب را خواند ؟ آیا باید دروس خود را پشت سرهم مرورکرد؟وآیا بایددهها بار درس راتکرارکردتا یادگرفت ؟ مطمئنا اگر چنین باشد ، مطالعه کاری سخت و طاقت فرسا است . اما واقعیت چیزی دیگر است . واقعیت آن است که این گروه از فراگیران ، روش صحیح مطالعه را نمی دانند و متاسفانه در مدرسه و دانشگاه هم چیزی راجع به چگونه درس خواندن نمی آموزند . یادگیری و مطالعه ، رابطه ای تنگاتنگ و مستقیم با یکدیگر دارند، تا جایی که می توان این دو را لازم و ملزوم یکدیگر دانست. برای اینکه میزان یادگیری افزایش یابد باید قبل از هرچیز مطالعه ای فعال و پویا داشت .

شیوه صحیح مطالعه ،چهار مزیت عمده زیر را به دنبال دارد:

1- زمان مطالعه را کاهش میدهد.

2- میزان یادگیری را افزایش میدهد .

3-مدت نگهداری مطالب در حافظه را طولانی تر می کند.

4- بخاطر سپاری اطلاعات را آسانتر می سازد.

برای داشتن مطالعه ای فعال و پویا نوشتن نکات مهم درحین خواندن ضروری است تابرای مرور مطالب،دوباره کتاب رانخوانده و در زمانی کوتاه ازروی یادداشتهای خود مطالب را مرور کرد .

یادداشت برداری ، بخشی مهم و حساس از مطالعه است که باید به آن توجهی خاص داشت . چون موفقیت شما را تا حدودی زیاد تضمین خواهد کرد و مدت زمان لازم برای یادگیری را کاهش خواهد داد. خواندن بدون یادداشت برداری یک علت مهم فراموشی است.

شش روش مطالعه :

خواندن بدون نوشتن خط کشیدن زیرنکات مهم حاشیه نویسی خلاصه نویسی کلید برداری خلاقیت و طرح شبکه ای مغز

1-خواندن بدون نوشتن:

روش نادرست مطالعه است . مطالعه فرآیندی فعال و پویا است وبرای نیل به این هدف باید از تمام حواس خود برای درک صحیح مطالب استفاده کرد. باید با چشمان خود مطالب را خواند، باید در زمان مورد نیاز مطالب را بلند بلند ادا کرد و نکات مهم را یادداشت کرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگیر شده و حضوری فعال و همه جانبه در یادگیری داشت و هم در هنگام مورد نیاز ، خصوصا قبل از امتحان ، بتوان از روی نوشته ها مرور کرد و خیلی سریع مطالب مهم را مجددا به خاطر سپرد .

2- خط کشیدن زیر نکات مهم :

این روش شاید نسبت به روش قبلی بهتر است ولی روش کاملی برای مطالعه نیست چرا که در این روش بعضی از افراد بجای آنکه تمرکز و توجه بروی یادگیری و درک مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط کشیدن زیر نکات مهم می گردد .حداقل روش صحیح خط کشیدن زیر نکات مهم به این صورت است که ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را کاملا درک کنند و سپس زیر نکات مهم خط بکشند نه آنکه در کتاب بدنبال نکات مهم بگردند تا زیر آن را خط بکشند .

3- حاشیه نویسی :

این روش نسبت بدو روش قبلی بهتر است ولی بازهم روشی کامل برای درک عمیق مطالب و خواندن کتب درسی نیست ولی می تواند برای یادگیری مطالبی که از اهمیتی چندان برخوردار نیستند مورد استفاده قرار گیرد.

4- خلاصه نویسی :

در این روش شما مطالب را میخوانید و آنچه را که درک کرده اید بصورت خلاصه بروی دفتری یادداشت می کنید که این روش برای مطالعه مناسب است و از روشهای قبلی بهتر می باشد چرا که در این روش ابتدا مطالب را درک کرده سپس آنها را یادداشت می کنید اما بازهم بهترین روش برای خواندن نیست .

5- کلید برداری :

کلید برداری روشی بسیار مناسب برای خواندن و نوشتن نکات مهم است . در این روش شما بعد از درک مطالب ، بصورت کلیدی نکات مهم را یادداشت می کنید و در واقع کلمه کلیدی کوتاهترین، راحتترین ،بهترین وپرمعنی ترین کلمه ای است که با دیدن آن، مفهوم جمله تداعی شده و به خاطر آورده می شود .

6- خلاقیت و طرح شبکه ای مغز:

این روش بهترین شیوه برای یادگیری خصوصا فراگیری مطالب درسی است .در این روش شما مطالب را میخوانید بعد از درک حقیقی آنها نکات مهم را به زبان خودتان و بصورت کلیدی یادداشت می کنید و سپس کلمات کلیدی را بروی طرح شبکه ای مغز می نویسد ( در واقع نوشته های خود را به بهترین شکل ممکن سازماندهی می کنید و نکات اصلی و فرعی را مشخص می کنید)تا در دفعات بعد به جای دوباره خوانی کتاب ، فقط به طرح شبکه ای مراجعه کرده وبا دیدن کلمات کلیدی نوشته شده بروی طرح شبکه ای مغز ، آنها را خیلی سریع مرور کنید . این روش درصد موفقیت تحصیلی شما را تا حدود بسیار زیادی افزایش میدهد و درس خواندن را بسیار آسان می کند. و بازده مطالعه را افزایش میدهد.

شرایط مطالعه

((بکارگیری شرایط مطالعه یعنی بهره وری بیشتر از مطالعه ))

شرایط مطالعه ، مواردی هستند که با دانستن ، بکارگیری و یا فراهم نمودن آنها ، می توان مطالعه ای مفیدتر با بازدهی بالاتر داشت و در واقع این شرایط به شما می آموزند که قبل از شروع مطالعه چه اصولی را به کار گیرید ، در حین مطالعه چه مواردی را فراهم سازید و چگونه به اهداف مطالعاتی خود برسید و با دانستن آنها می توانید با آگاهی بیشتری درس خواندن را آغاز کنید و مطالعه ای فعالتر داشته باشید :

1- آغاز درست :برای موفقیت در مطالعه ،باید درست آغازکنید.

2- برنامه ریزی : یکی از عوامل اصلی موفقیت ، داشتن برنامه منظم است .

3- نظم و ترتیب: اساس هر سازمانی به نظم آن بستگی دارد .

4-حفظ آرامش: آرامش ضمیر ناخود آگاه را پویا و فعال میکند.

5- استفاده صحیح از وقت :بنیامین فرانکلین، ((آیا زندگی را دوست دارید؟ پس وقت را تلف نکنید زیرا زندگی از وقت تشکیل شده است .))

6- سلامتی و تندرستی: عقل سالم در بدن سالم است .

7- تغذیه مناسب: تغذیه صحیح نقش مهمی در سلامتی دارد.

8- دوری از مشروبات الکلی : مصرف مشروبات الکلی موجب ضعف حافظه می شود .

9 - ورزش : ورزش کلید عمر طولانی است .

10-خواب کافی: خواب فراگیری و حافظه را تقویت می کند.

11 -درک مطلب:آنچه در حافظه بلند مدت باقی می ماند ، یعنی مطالب است .

چند توصیه مهم که بایدفراگیران علم از آن مطلع باشند.

1- حداکثر زمانی که افراد می توانند فکر خود را بروی موضوعی متمرکز کنند بیش از 30 دقیقه نیست ، یعنی باید سعی شود حدود 30 دقیقه بروی یک مطلب تمرکز نمود و یا مطالعه داشت و حدود 10 الی 15 دقیقه استراحت نمود سپس مجددا با همین روال شروع به مطالعه کرد.

2- پیش از مطالعه از صرف غذاهای چرب و سنگین خودداری کنید. و چند ساعت پس از صرف غذا مطالعه نمائید چون پس از صرف غذای سنگین بیشتر جریان خون متوجه دستگاه گوارش میشود تا به هضم و جذب غذا کمک کند و لذا خونرسانی به مغز کاهش می یابد و از قدرت تفکر و تمرکز کاسته میشود . از مصرف الکل و دارو هم خودداری فرمائید همچنین غذاهای آردی مثل نان و قندی قدرت ادراک و تمرکز را کم می کند نوشابه های گازدارهم همینطور هستند.

3- ذهن آدمی با هوش است اگر یادداشت بردارید خود را راحت از حفظ و بیاد سپاری مطالب می کند و نیز همزمان نمی توانید هم مطلبی را بنویسید و هم گوش دهید . پس در حین مطالعه لطفا یادداشت برداری نمائید